دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

اس ام اس تنهایی

  198297

یه وقتایی برای اینکه بدونی عشقت تورو میخواد باید به کارای کنی با این که خودتو صدبار ندامت میکنی بخاطر یه حرفا اما باید بهش بگی لحنتو خشن کنی صدبار یه حرفو بنویسی که براش بفرستی اما از دلت نیاد اما اخر دلو بزنی دریا براش بفرستی بااینکه میدونی خیلی ازدستت ناراحت میشه اما همیشه نباید باهاش مهربون باشی باید یه وقتی امتحانش کنی ک بفهمی واقعا بخودت تعلق داره واسه همیشه اما اگه دربرابر رفتار تو بجا نرم خویی و راه اومدن باهات تا مثل قبل باهاش باشی رفتاراونم عوض شه اونم نسبت بهت بدرفتارکننه ولشششش کن اون عشق ازآن تو نیست کاشششششش فقط عشقم توام سربلند ازامتحانم بیرون میومدی انگار واقعا متعلق بمن نیستی

  198281

وقتی به چشمای یه اُردیـــبهشـــتی نگاه کردی ...فاتحه ی دلتو بخون...

اردیـــبهــشـــتی که باشی میشی بهشت خدا روی زمین... :)^_^
میشی یه فرشته کوچولو از بهشتش...
تو رگ اردیبهشتیا خون نیست!
معرفته! عشقه! صداقته!...:)
اسمش روشِ اردیبهشت!
ماهی که بهشت توشه!
یعنی اردیبهشت!
اخلاق یعنی اردیبهشتیا!
معرفت یعنی اردیبهشتیا!

کوچه به کوچه ای ریحان و ریحان
خونه به خونه ای ریحان و ریحان
از عشق تو حیران و حیران و حیران
فریاد زدم ریحان و ریحان و ریحان
رفتی سفر ریحان و ریحان و ریحان
باز بی خبر ریحان و ریحان و ریحان
شب تا سحر ریحان و ریحان و ریحان
چشمام به در ریحان و ریحان و ریحانツ
همه دنیام فدات تو فقط بخند ریحان و ریحان...این خط آخرو خودم گفتم:))خلو چلم خودتیییییییی^_^
♬♪♩♭♪♬♪♩♭♪♬♪♩♭♪♬♪♩
(◡‿◡✿)تـــــــــــــــــولدم مبــــارک...هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
دوستِ چش سیایِ خلو چلتون داره 19 سالش میشــــــــــــــــــــه:))
❤10 اردیـــــــــــــــــــــبــــهـــشـــت❤

  198238

سه شنبس و ساعت 11:22
8اردیبهشت94
با ی دنیا غم و اشک و آه و حسرت نشستم روتختمو دونه دونه نامه هاشو
پاره کردم،چیزایی ک برام گرفته بودو ریختم توپلاستیکو میخوام از اینجا
ببرم...
من ک هیچجور زورم بهش نرسید، دستمم بهش نرسید،،فقط تونستم بگم
با همین سادگیام با همین زیادی مهربونیام واگذارش کردم ب خدا..
هرچند میدونم آخرشم هرچی بشه،ی روزی دل خودشم بشکنه یا تقاص
کاراشو پس بده،دیگه دردی از من دوا نمیکنه اما،،،اما من هرگز نمیبخشمش.
بخدا قول و قرار ما این نبود، رسم دوستی و رفاقتمون این نبود،،نامردی کرد
منم تووجودم کشتمش،با همه ی سختیا و درد و رنجا کشتمش.
خدایا هیچ چیز بهتر از تنها بودن با تو نیست..آدمات بدجور دل میشکنن،
آدمات حرمت نگه نمیدارن،،آدمات روزا و شبامو پر از اشک و غصه کردن.
باهام بمون خداجون ک فقط تورو دارم.

  198228

آخرای ﺷﺐ ﻣﯿﺸﻪ .....
خسته ...
ﻣﯿﺮﯼ ﺑﯽ ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺘﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﻣﯿﮑﺸﯽ ...
ﺩﻟﺖ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﮐﺎﺭﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ ...
ﺩﻟﺖ ﻭﺍﺳﻪ ﯾﮑﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﻨﮕﻪ ...
ﺷﺎﯾﺪﻡ ﻭﺍﺳﻪ ﺧﻮﺩﺕ ...
ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﯾﮑﯽ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺎﺕ ﮔﻮﺵ ﮐﻨﻪ ...
ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩ ﭼﯿﺰﯼ ﻫﻢ ﺑﮕﻪ ﻓﻘﻂ ﻫﻤﯿﻦ ...
ﮔﻮﺵ ﺑﺪﻩ ﮐﺎﻓﯿﻪ ...
ﮔﻮﺷﯿﺖ ﺭﻭ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺭﯼ ﭼﮏ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﯽ که ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﻬﺶ پیام ﺑﺪﯼ ﯾﺎ ﻧﻪ ... ؟!؟!
اما تا ﻣﯿﺮﺳﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﺶ میبینی ...
هه (Online) يه خنده ی تلخ ...
ﯾﻪ ﺁﻩ ﺁﺭﻭﻡ ...
ﺑﻐﻀﺖ ﺭﻭ ﺗﻮﯼ ﮔﻠﻮﺕ ﺣﺒﺲ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻭ ﻣﯿﮕﯽ ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ ...
اون اینطوری شادتره ...
عکسشو میبینی ...
با خودت میگی ... "خوشبحالش ..."
بعد بغضت ...
بیخیال ...
هیچ کس ﻫﻢ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺷﺐ ﺑﺎ ﺧﺒﺮ ﻧﻤﯿﺸﻪ ...
ﮐﻪ ﭼﯽ ﺑﻬﺖ ﮔﺬﺷﺘﻪ ...
ﺻبح ﻣﯿﺸﻪ ...
ﻭ باز میخندی ...
همه هم میگن خوشبحالش ...
چه زندگی شادی داره ...
هه ...
امروزم تموم شد ...
شب شد ...
امشب تکرار دیشب ...

  198206

آه آه از دل من
كه ازو نيست بجز خون جگر حاصل من
زانكه هر دم فكند جان مرا در تشويش
چه كنم با دل خويش؟

چه دل مسكيني!
كه غمين ميشود اندر غم هر غمگيني
هم غم گرگ دهد رنجش و هم غصه ي ميش
چه كنم با دل خويش؟

در دلم هست هوس
كه رسد در همه احوال به درد همه كس
چه اميري متمول چه فقيري درويش
چه كنم با دل خويش؟

طفل عرياني ديد
چشم گرياني و احوال پريشاني ديد
شد چنان سخت پريشان كه مرا ساخت پريش
چه كنم با دل خويش؟

ديده گرديد فقير
بهر نان گرسنه آنگونه كه از جان شد سير
چه كنم؟دل نگذارد كه برم حمله بدو
زارم از دست عدو
بس كه محتاط به بار آمده و دورانديش
چه كنم با دل خويش؟

گر درافتم با مار
نيست راضي دل من تا كشد از مار دمار
ليك راضي است كه از او بخورم صد ها نيش
چه كنم با دل خويش؟

دارد اين دل اصرار
كه من امروز شوم بهر جهاني غمخوار
همه جا در همه وقت و همه را در همه كيش
چه كنم با دل خويش؟

از براي همه كس
دل بيرحم در اين دوره بكار آيد و بس
نرود با دل پر عاطفه كاري از پيش
چه كنم با دل خويش؟؟

  198190

ترسم از شبی است که خاطراتت هجوم آورند و پاکت سیگارم خالی باشد

  198166

#ميخــــــــــوام دعــــــــــــا کنــــــــــــم
#نه براي خـــــــودم براي دوستـــــــــاي مجازيم که ?
#بعضياشون خيلي گرفتــــــــــــارن ??
#بعضياشون خيلي دلشکستــــــــــــن ??
#بعضياشون خيلي تنهــــــــــــان ??
#بعضياشون خيلي نا اميــــــــــــدن ??
#بعضياشون عاشقــــــــــــن ??
#خـــــــــداجــــون هـــــواي دلاشــــونوداشتـــــــه باش،
#يه دستـــــــى?? به ســـــروگـــــوش زندگيشون بکش،
#نذار حســــــــــــرت به دل ??بمونن ،
#نذار ايمانشــــــــون ضعيــــــف بشه،
#دستشــــــــــونو بگيـــــــــــ ــــــــــــر....??
#خدايــــــــــــا به يگانگيـــــــت قسمت ميــــــــــــدم

#نذار آرزوهـــــــــــاشون آرزو بمونــــــــــــه مثل من..

  198163

ﻧﻘﻞ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ حقیقی ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ... ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ.

ﻳﮏ ﻣﺴﺎﻓﺮﮐﺶ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﻴﺎﺑﺎﻥ ﻣﺮﺩی ﺑﺎ ﻣﺤﺎﺳﻦ ﺑﻠﻨﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ
ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺳﻮﺍﺭ ﺍﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﺧﻮﺩ می ﮐﻨﺪ . ﻣﺴﺎﻓﺮ بدون هیچ ﺣﺮفی ﮐﻨﺎﺭ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ می ﻧﺸﻴﻨﺪ .
کمی جلوتر ﻳﮏ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﻫﻢ ﺩﺳﺖ ﺗﮑﺎﻥ می ﺩﻫﺪ ﻭ
ﺳﻮﺍﺭ ﺍﺗﻮﻣﺒﻴﻞ می ﺷﻮﺩ ﻭ روی صندلی عقب می نشیند.
ﭘﺲ ﺍﺯ طی ﻣﺴﺎفتی، ﻣﺮﺩ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺍﺯ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺳﻮﺍﻝ میﮐﻨﺪ : ﻣﻨﻮ می ﺷﻨﺎسی؟

ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ : ﻧﻪ ﺷﻤﺎ ؟!

ﻣﺴﺎﻓﺮ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ : ﻣﻦ ﻋﺰﺭﺍﺋﻴﻠﻢ .

ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻣﻲ ﺧﻨﺪﺩ ﻭ ﺭﻭ به ﻣﺴﺎﻓﺮ می گوید: ﺷﻮﺧﻴﺘﻮﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ ؟!

ﻣﺴﺎﻓﺮ ﭘﺲ ﺍﺯ طی ﻣﺴﺎفتی ﻣﺠﺪﺩﺍ ﺍﺯ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺳﻮﺍﻝ میﮐﻨﺪ : ﻣﻨﻮ ﻣﻲ ﺷﻨﺎسی؟

ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﺟﻮﺍﺏ می ﺩﻫﺪ : ﺍﻟﺒﺘﻪ!... ﻳﻪ ﺍﺩﻡ ﺳﺮﮐﺎﺭی!
ﻣﺴﺎﻓﺮ می ﮔﻮﻳﺪ : ﻧﻪ ﺟﺎﻧﻢ. ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ، ﻣﻦ ﻋﺰﺭﺍﺋﻴﻠﻢ .

ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﻑ ﺑﻠﻨﺪ ﺗﺮ ﻣﻲ ﺧﻨﺪﺩ .

ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺴﺎﻓﺮ که روی صندلی عقب نشسته بوده، ﺑﺎ ﺣﻴﺮﺕ ﻧﮕﺎهی ﺑﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﮐﺮﺩﻩ و می ﭘﺮﺳﺪ :
ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ! ﺷﻤﺎ ﺑﺎ کی ﺣﺮﻑ می ﺯﻧﻴﺪ ﻭ می ﺧﻨﺪﻳﺪ؟!

ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﺣﺮﻑ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺑﺎ ﻭﺣﺸﺖ ﺍﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﺭﺍ
ﻣﺘﻮﻗﻒ ﮐﺮﺩﻩ و ﭘﺎ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﺭ می ﮔﺬﺍﺭﺩ !
در آن هنگام...
ﺧﺎﻧﻢ ﻭ
ﺁﻗﺎی ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﮑﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﭘﻴﺮﻭﺯﻣﻨﺪﺍﻧﻪ ای ﺑﺮ ﻟﺐ ﺩﺍشتند، ﺍﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﮐﺶ ﻋﺰﻳﺰ ﻣﺎ ﺭﺍ می ﺩﺯﺩﻧﺪ و de برو که رفتیم . . . !
ﺑﻪ ﺍﻳﻦ می گن ﺧﻼﻗﻴﺖ ﺩﺭ ﺩﺯﺩی :‎|‎
بزن لایکو . . .

  198141

بسلامتی

من و تو که شاید روزی محرمیت رو از میون برداریم و واسه یه غریبه محرم شیم


بسلامتی

من و تو که خیلی خوب یاد گرفتیم فراموش کردن همه ی دوست داشتن ها رو


بسلامتی

پسرا و دخترایی که اگه عشقشون وسط راه نمیکشید کنار حاضر بودن از جونشون واسه رسیدن به عشقشون بگذرن


بسلامتی

تو دختری که شبا جای شمردن رویاهات با عشقت داری قطره های اشکی که رو بالش میریزن رو میشمری



بسلامتی

تو پسری که شبا به جای شمردن دونه های بارونی که با عشقت زیرش بودی داری نخ سیگارایی رو که به یاد نبودنش میسوزونی رو میشمری


بسلامتی همه ..


===> از خودم بود = لایک نمیخواد ؟

  198111

کفشهایم را میپوشم و قدم میزنم

من زنده ام و زندگی ارزش رفتن دارد

آنقدر میرم تا صدای پاشنه هایم گوش ناامیدی را کـر کند

خوب میدانم که گاه کفشها

پاهایم را میزند .میفشارد و به درد می آورد

اما من همچنان خواهم رفت

زیرا زندگی ارزش لنگ لنگان رفتن را دارد

ماندن در کار نیست

گذشته های دردناک را رها میکنم و به آینده نامعلوم نمی اندیشم

ولی این را میدانم

گذشته با آینده یکسان نیست

زندگی نه ماندن است نه رسیدن

زندگی به سادگی رفتن است

به همین راحتی

زندگی چقدر اسان است

زندگی ارزش لنگ لنگان رفتن را دارد .

  198077

★☞♂Dερяεร♀☜★

عشـقم؟ داری میخـونی ایـنو..؟؟
یـادته قرار بود همه به عشقـمون حسـودیشون شه؟ یادته قرار بـود تـا آخرش بـا هم باشیم همیشـه؟ یادتـه بغـلت کـرده بـودم گفـتم اگـه یه روز بـری چـی کار کنم؟ تو ام گفـتی هیس! مـن قـرار نیس از پیشت برم...؟!
کـی اومـد تو زندگیت کـه مـن رفـتم تو خـاطراتت؟! کـی تونـس بیشـتر از مـن تو رو بخـواد کـه تو از مـن خسـته شـدی؟ خیـلی سوال توی مغـزمه؛ ولـی هـر چـی بیشـتر فکـر میکـنم بیشـتر به پوچ میـرسم...!!
بـضی وقـتا سوالا آسونن؛ ولـی جوابا سـخت...
تو کـه جونـمی؛ تـو که عمـرمی؛ تو کـه زنـدگیمی؛ تـو که عشـقمی؛ چـرا رفـتی؟
ولـی میخـوام بـدونی کـه مـن بـه خـاطر لبخنـدت دنیـا رو بـه آتیـش میکشــم!!
داری واسم تبدیـل میشـی به یک رویـا؛ یـک رویا که هـر شـب به خـاطرش سرمو میذارم رو بالش و صبح بالش از اشکام خیسـه...!!
مـن هـنوز همـون خـاطـره ام!!...

  198047

طاقت نامهربونیتو ندارم
وقتی که نامهربونی غصه دارم

  198031

با جادوی عشق کیمیاگری می کنم.

  198026

یکم دلم خیلی از همه گرفته فقط همین.........

  198010


من خسته تن از این همه تاوان جدایی
ای بی‌خبر از حال من امروز کجایی
من صبر نکردم که به این روز بیفتم
انقدر نگو صبر کنم تا تو بیایی
ای دوست کجایی؟
کجـــایــــــی؟؟؟