عاقا من بچگی هام هندوانه رو با تخم هاش می خوردم بعد نیم ساعت جلو آیینه می نشستم تا درخت هندونه تو شکمم در بیادمثل لوبیای سحرآمیز.
.
حالا مال من بهتر بود...
.
یه روز مامان بزرگم دنبال قیچی فلزیش می گشت پیداش نمی کرد
تا اینکه بابابزرگم داشت باغچه رو بیل میزد یه دونه قیچی زنگ زده پیدا کرد
قضیه از این قرار بود که داداشم و پسر خالم که یه سال از من کوچکتر بودن قیچی رو چال کرده بودن تو باغچه تا درخت قیچی در بیاد.من دیگه هیچی نمی گویم
.
قضاوت با خود شماست
اعتراف میکنم
اعتراف میکنم اگه میخواین دخترا رو نابود کنین نیازی به استفاده از سلاح گرم نیست... فقط کافیه زمانیکه خودشو 5 ساعت برای یک مراسمی(تر جیحا عروسی دختر خالش) آماده کرده... از پشت کلیپسشو در آرین.بعد که صورتشو سمتتون کرد با این سرنگا آبو با فشار بریزین تو صورتش تا نصف آرایشش پاک شه... نمیدونین چه حالی میشه...البته توصیه میکنم تو خونه این آزمایشو امتحان نکنین..چون از انفجار بمب نوترونی هم خطرناک تره :|
اعتراف میکنم بچه که بودم فکر میکردم این مورچه طلایی کوچیکا خارجین :)
اوا !
جدی جدی خارجین ؟!! O_o
اعتراف ميكنم بچه كه بودم؛ هر وقت ميخواستم ماكاروني بخورم پيش خودم فكر ميكردم كه من الان لك لك هستم؛ اينا هم كرمه!!!
حالا كه فكرشو ميكنم؛ خودم خنده م ميگيره...
آخه لك لك كه كرم نميخوره!!
الان ديگه هر وقت ميخوام ماكاروني بخورم با خودم فكر ميكنم كه اينا كرمه؛ منم مرغم!!!
اغا من اعتراف میکنم که وقتی 3 یا 4 سالم بود وقتی جامو خیس میکردم واسه اینکه کسی نفهمه پارچ اب رو کنارم میذاشتم و مینداختمش زمین که مثلا پام خورده بهش و اب پارچ ریخته روم :) بعله یه همچین نابغه ای بودم من(^-^)
عاقا میخوام یه اعترافی کنم :| نیم ساعت پیش ماشین داداشم برداشتم (بنز سی۲۰۰) برم بیرون، چشمتون روز بد نبینه ، دوبار گوشه های ایینه ماشینه رو زدم ! سه چهار باری ته ماشین گیر کرد موندم ببرمش خونه چی بگم:/
الانم سر کوچه تو ماشین نشستم بهونه جور میکنم:/ن
ظرتون چیه اگه گفت چی شده بگم برو تو فورجوک قسمت اعتراف میکنم بخون ببین چی شده:)
اعتراف میکنم
یکی از بزرگترین آرزوهای بابای من این که
وقتی داریم میریم عروسی من تو ماشین لاک نزنم
:-)
یعنی کلا حاضر شدن من برا عروسی ۱۵دقیقه طول میکشه
و لاک هم همیشه تو ماشین زده میشه
من;-)
دخترها:-(
صنف آرایشگرهاo_O
مد و زیبایی@_@
جالبه چون ساده میرم تو تمام عروسیا بیشتر به چشم میام
خخخخخخخخ
خو وقتی تو تابستون بجا کلش بازی کردن
میدین به من ظرف بشورم همین میشه دیگه!!!!
امروز ناهار استنبلی داشتیم
.
.
.
.
.
.
.
مزه ادکلن میداد!!!!!!!!!
^_^
اعتراف میکنم
هر پسری در یک بهره زمانی و در یک دهه سنی خاص میره بشینه رو صندلی سلمونی و بگه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
آقا آلمانی بزن
اعتراف میکنم روزی یه بار وای فای گوشیمو روشن میکنم به امید اینکه همسایمون پسوردشو وای فاشونو برداشته باشه :|
عـاقـا یـه بـار مـن یـه سـوتـی وحشـتنـاک دادم , بـد جــوریـم ضـایع شـدم ...! در حـد گـاز گـرفـتن زمیـن ^_*
حـالا ایـن بـه کنـار...
تـا یـه هفتـه از کـار و زنـدگـیم افتـاده بـودم ؛ از بـس خـودمُ دلـداری میـدادم کـه ای بـابـا همـه سـوتـی میـدن.. همـه ضـایـع میشـن .....
^.^
۳روزه نت نداریم(کسی حاضر نیس پولشوبده)...
اعتراف میکنم وایرلس همسایمون رمزندارهذ؛)
.
.
.
هیچی دیه الان سه شبه خانوادگی توتراس میخابیم ؛)؛)
اعتراف میکنم من هر موقع تو تاکسي تنها باشم
.
.
.
جوري ملت رو نگاه ميکنم که فک کنن دربست گرفتم !
يعني عاشق اين حرکاتمم��� o o o_0 0_oo 0 :)))
اعتراف میکنم همیشه دوست دارم شام سبک بخورم و راحت بخوابم تا چاق نشم...
ولی در واقع شام یا آبگوشت داریم یا ته چین مرغ یا الویه یا ماکارانی یا کتلت و من هم مثله چی میفتم به جون غذا و از خجالتش در میام...
=D =D
اعتراف میکنم وقتی بچه بودم کارتون سفرهای میتی کومان رو میداد , موقع جنگ داداش کایکو با دشمنا , میرفتم پشت ستون خونمون قایم میشدم , یوقت داداش کایکو منو کتک نزنه , فک کنم اون موقع کارتونا رو سه بعدی میدیدم :)))
اصن ایده تلویزیون 3بعدی از من بود :|
آخرین مطالب طنز
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!! .gif)
.gif)
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 20301
کل بازدید: 530405283










