دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

پـَـ نـَـ پـَـ

  182192

ماشینم جوش آورده بردم نمایندگی مکانیک ماشینودید گفت جوش آوردی؟ گفتم پ ن پ گفتم حالاکه آب داغه منم چای کیسه ای توماشین دارم یه چایی دورهم بخوریم!

  181966

دختراومده توصف اتوبوس بعد ده دقیقه میگه ببخشیداقااین صف اتوبوسه
منم گفتم پ ن پ صف نونوایی شماچندتامیخواستین؟

  179532

تو این گرما که سگ تب میکنه رفتم سوپر مارکت میگم یه ایستک بدید یارو میگه خنک باشه? پـَـَـ نــه پـَـَــــ گرم بده میریزم تو نعلبکی خنک بشه!

  179524

با سگم تو پارک بودیم یهو یه دختره اومد جلو پرسید:این سگه؟گفتم په نه په اسبه داره روزهای سگیشو سپری میکنه




  178686

رفتم نمایشگاه میگم: آقا اون 206 آلبالویی تون چند؟
گفت میخوای قیمتشو بدونی؟!
:|
کار از پ نه پ گذشته بود!
با همون 206 آلبالویی گرفتم مثل لواشک لهش کردم.

  178228

برق خونه مون قطع میشه داداشم میگه کامل برق رفت ؟
میگم:پ ن پ یه کم مونده بیا سطل بیار پرش کن تا کامل نرفته.
من:).
داداشم:(((.

  178048

رفتیم کوه ..... دارم چوب جمع میکنم . میگه داری چوب جمع میکنی اتیش درست کنی ؟ میگم پ ن پ پشت دریا ها شهریست قایقی خواهم ساخت....

  178036

داشتم میرفتم کلید سازی دوستم میگه داری میری کلید بسازی
منم گفتم:په نه په شام نداشتیم میرم پیتزا سفارش بدم واسه شب

  178023

وقت شام بود مامانم برا همه غذا كشيده به من ميگه:
عزيزم برا تو ام بكشم؟؟؟؟
گفتم:پ ن پ ميرم خونه همسايه شام مي خورمو ميام

  177692

مامانم سفره رو انداخته. میگم مامان میخوایم شام بخوریم؟ گفت پ ن پ سفره رو انداختم تا به گل هاش آب بدم! آخه مامانه داریم ما.

  177226

بابام رفته بودحموم داشت اوازه میخوند گفتم می شه اوازنخونی گفت صدام بده گفتم پ ن پ همسایه چشت میزن ی طوری میشی گفت نترس مهر مار دارم شروع کرد به خوندن اونم باصدای بلندتر

  175524

اومده از خواب بیدارم کرده میگه خوابی ؟ پـــــ نه پــــ دوستم چشم گذاشته منم رفتم زیر پتو قایم شدم نصف شبی:-(

  175226

رفتم آرایشگاه،دیدم شلوغه وایسادم دم در،آرایشگر منو که دید پرسید : موهات میخای اصلاح کنی؟
گفتم:نه په، اگزوز ماشینم سوراخ شده آوردم اونو تعمیرکنی
خودشم خندش گرفته بود از سوالش

  175095

رفتم بالای برج میخواستم خودمو بندازم پایین یارو میگه میخوای خودکشی کنی؟ میگم پــــ نه پــــــ اومدم ببینم سرعت صفر تا صدم از این بالا تا پایین چقدر میشه، بجای پروژه بدم دانشگاه.

  175032

تو ماه رمضون وسط گرمای کشنده سوار اتوبوس شدم آقای بغل دستیم داشت شر شر عرق میکرد. برگشت بهم گفت: آقا ببخشید دستمال داری؟
گفتم: پ ن پ دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده. سواد داری؟
گفت: پ ن پ مثل تو بی سواد بیشعورم...
هیچی دیگه از اون لحظه اتوبوس به طرف افق تغییر مسیر داد...