اغا رفتم کتابخونه محلومون ثبت نام مسئول کتابخونه میگه برا درس خوندن اومدین میگم پ ن پ امدم ببینم اگه ساکتن براشون یه مثبت بزامردم چه سوالی میپرسنا
پـَـ نـَـ پـَـ
خونواده رفته بودن شمال منم درگیر کارام بودم از یه طرفم دوری واسم سخت بود نرفتم مامانم برگشته میگه خاخون(هامون منظورشه من نمیدونم چه اصراریه9 ماه فکرمیکنن اسم میذارن بعد یچیز دیگه میگن به آدم؟ ) وای به حالته اگه این اراذل اوباشو بریزی توخونه منم گفتم چشششششششششششم مامان غلم(گلم)بعدرفتنِِ. منم زنگ زدم بروبچ اومدن شب زنگ زده هممونم خابیم برگشته میگه خیلی بیشوحوری مگراینکه دستم بهت نرسه گفتم چرا اخه؟ میگه اکرم خانم زنگ زد گفت کدوم پدرسگایی رو آوردی خونه!!!!! خوب آخه واقن این مامانه من دارم؟ حتما بایدآمار منو ازهمسایه بگیره؟ من خودمو میذارم دم در خونتون بیاید منو به فرزندی قبول کنید جان عزیزتون.......
به مامانم میگم: ی چیزی بنداز رو بابا ،خوابه
میگه:پتو خوبه؟
گفتم: پ ن پ میز،میز خوبه
دارم حرف میزنم هی زبونم میگیره
بابام میگه: چته زبونت بند اومده ؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام حرف بزنم اینجا بد آنتن میده!
پسره رو تو تلویزیون نشون میده میگه :
مامانم گفت برو چای محسن بخر شاید تو قرعه کشی برنده شدی اونوقت طرف یه ماشین لوکس برنده شده...
حالا ما از اول عمرمون تو مسابقه های پیامکی و نود و درسهایی از قرآن و کتابخانه و دلپذیر و ...شرکت کردیم هیچی دستمونو نگرفت...
والا با این نوناشون...^_^
با یه دسته پول رفتم بانک
کارمند میگه میخوای بریزی به حساب ؟
گفتم پ ن پ عاشقتم اومدم بریزم به پات
رفتم نونوایی بعد نیم ساعت که نوبتم شده شاتر(شاطر و ... )میگه نون میخوای؟
گفتم بله بی ضحمت(زحمت-ظحمت-ذحمتو...)10تا می خواستم!!!!!!!!!!!
ستاد مبارزه با پ ن پ
رفتم سوپر مارکت میگم اقا ببخشید یه لامپ۱۰۰محبت کنین.
اورده تست کرده میگه میبری؟
میگم پـَـ نـَـ پـَـ همین جا میخورم!
با دوستم تو مزرعه بودیم گوساله داشت از مامانش شیر می خورد دوستم میگه داره شیر می خوره؟ پ ن پ داره مامانش و باد میکنه مثل بادکنک بفرسته هوا:D:D:D:D
تو جاده مشغول رانندگی بودم که پدر گرامی گفت دخترم هرجا انار دیدی...
نذاشتم حرفش تموم شه گفتم وایسم که انار بخیریم؟
گفت پ ن پ وایسا پیاده شیم بگیم آی انار انار دون دونه از فردای خود کسی چه میدونه
اٌاٌاٌاٌاٍمیدووووووووو جهان
پدر پ ن پ گو داریییییییییییم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
رفتم سر قبر بابابزرگم
یارو اومده پیشم نشسته میگه فوت کردن؟
پ ن پ فردا امتحان ریاضی داره خودشو زده به مردن که نره..
وایسادم تو صف نونوایی، یارو بعد از من اومده میگه شما هم میخوای نون بگیری؟
گفتم پ ن پ:من از سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد(فائو) اومدم، بررسی کنم وضعیت غذایی کشورتون چجوریه.
رفتم سرکلاس میخوام درس بدم بچه ها میگن اقا میخواین درس بدین میگم پ ن پ آومدم درباره تعطیلات آخر هفته با شما مشورت کنم.
دبـیـرتـاریـخ ادبـیـاتـمــون پــاش شـکـسـتـه طـفـلـک بـیـچـاره
یـه مـاهـی نـمـیـاد... مـا هـم کـه دلـتـنـگ -^ـــــ^-
کـلـن کـتـاب ادبـیـاتـو بـوسـیـدیـم گـذاشـتـیـم کـنـار...
دیـروز سـر زنـگ تـاریـخ ادبـی یـه دبـیـر جـان بـرکـف
از کـلـاس خـودش گـذشـت اومـد سـر مـا آوار شـد
ردیـف مـا هـم ک تـعـطـیـل و بـی کـتـاب
دبـیـر مـشـنـگ هـمـه رو تـک بـه تـک بـلـنـد کـرده
و بـلـا اسـتـثـنـا مـیـپـرسـه:
پ کـتـابـت کـو مـگـه اومـدی سـیـزده بـدر ؟!
خـلـاصـه بـعـد شـونـزده بـار تـکـرار ایـن جـمـلـه
رسـیـد بـه مـن
مـنـم نـذاشـتـم تـف جـمـلـه تـو دهـنـش خـشـک شـه
گـفــتـمـش :
پ ن پ! اومــدم زیـارت روی مـاه شـمـا
دبـیـره یـه نـمـه جـاخـورد و گـفـت:
عـــه ؟ بـلـبـل زبـونـم کـه هـسـتـی؟
گـفـتـمـش: پ ن پ.. ایـن صـدای بـلـبـل مـدرسـه س
رو خـودم دایـورتـش کـردم!!...
کـلـاسمون ک پـاشـیـد
مـنـم از اون مـوقـع تـا حـالـا پـی
احـوالـات تـک مـاده واس تـاریـخ ادبـیـاتـم...
نشستم تو اتوبوس صندلی ها هم پر شده
ولی راننده نمیره بعد 30 دقیقه صف کشون شد تا جلوی درب ماشین
به راننده میگم اقای زاننده مخارجتون زیاده که اینقدر آدم سوار میکنین
میگه پ ن پ میخوام ببینم لاستیکای تازه خریدم ظرفیت آدما رو داره آخه تازه لاستیکارو عوض کردم
...دیگه هیچی دیگه
آخرین مطالب طنز
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!! .gif)
.gif)
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 71839
کل بازدید: 530390978










