اعتراف میکنم::
یه روز داخل مترو صندلیم رو به یک پیرزن دادم
در حقم دعا کرد و گفت:
جوان دعا میکنم پیر شی اما هیچ وقت نوبتی نشی!!
سوال کردم حاج خانم نوبتی دیگه چیه ؟؟
گفت فردا که از کار افتاده شدی و قدرت انجام کارهای عادی روزانت رو نداشتی
بین بچه هات به خاطر نگهداریت دعوا نشه که امروز نوبت من نیست. من نگهش نمی دارم، نوبت توست.
امیدوارم هیچ کدوم ما هیچ وقت نوبتی نشیم!!
اعتراف میکنم
اعتراف می کنم اولین روزی که وارد راهنمایی شده بودم و گرم صحبت بودم یه سال سومی از کنارم رد شد و گفت: بند جورابت بازه....
منم از این نقشه ی شوم بی خبر... غافل از همه جا دوتا دستامو باز کردم و به کتونیم نگاه کردم و بعدم شدم سوژهی خنده ی اونا... هرسه تاشون بلند بلند بهم می خندیدن.... مردم آزارا B(
البته اینم بگم که از اون روز به بعد هروقت میدیدمش میگفتم بند جورابت بازه
تا اینکه ترم دوم بنده خدا دیگه عاصی شد و معذرت خواهی کرد! منم لطف کردم و قبول کردم!
وگرنه من بدون معذرت خواهی ول کن معامله نبودم که!!!!!!
اعتراف می کنم که فردا امتحان ادبیات دارم ولی الان اومدم دارم پست های شما رو لایک می کنم،
حالا مرام بذار به افتخار همچین فردی لایک کن.
اعتراف میکنم اولین شکست عشقیمو وقتی خوردم که......
تو بچگیم یه تخم مرغ برداشتمو گذاشتمش زیر متکا و نشستم روش تا جوجه بشه...
ولی نشدددددد......
هههههیییییی روزگارررر ...داغون شدما اقا اصن له له شدممممم...:(
لایک:فک کنم همتون حداقل یه بار این کار کردینا.... :) :)
درود بر شرفتون
با مادرم رفته بودیم عراق واسه زیارت ، تو یکی از خیابون های نجف ، وارد یه کوچه ای شدیم که دیدیم جلومون چند تا سگ بزرگ هستند که دارن بد جور ما رو نیگا می کنن ، لامصب ها آرنورد بودن ،
مادرم گفت بیا برگردیم میان تیکه پارمون می کنن ، من هم مثه مهران مدیری که بعضی وقتا که جو می گرفتش ، جو گیرم شدم گفتم مامان نترس پسرت اینجاست بیا بریم ،،، حالا نزدیک سگ ها که شدیم یهو خشکم زد ،،، بعد یهو عینه مرد هزار چهره که صدا می زد مااااااااااااااااااااامااااااااااااااااااان منم یه جیغی زدم ،،، مادرم که به امید حرفای غیورانه من جلو اومده بودم داشت از حال می رفت و منم که ... ،،، نمی دونم سگا رسم جوانمردی به جا آورن یا رسم مهمان نوازی که گذاشتن رد شدیم
اما از وقتی که اون ماجرا رخ داده کلا حق حرف زدن ندارم
اعتراف میکنم
.
.
.
تنها فایده ای که این گوشیای نوکیای قدیمی برام داشتن این بود که:
ترتیبِ حروفِ الفبا رو باهاشون یاد گرفتم....
از بس اس ام اس بازی کردم. :)
آقا اعتراف میکنم یه بار رمز 4جوک یادم رفت بعد فرم فراموشی رمز کاربری پر کردم دو دقیقه نکشید باز یادم رفت الان نوشتم تو کاغذ نصب کربلای گوشیم ؟؟؟؟!!
اعتراف می کنم که بد شانس ترین فرد شهرمون منم:
یه خواننده مشهوری قرار بود کنسرت بذاره من با خودم گفتم حتما دروغه و باور نکردم و نرفتم اما نامرد اومد و کنسرتش رو اجرا کرد و ما از غافله جا موندیم،اما جالبیش اینجاست که طرف واسه بار دوم بی خبر برای سوپ قارچ (سورپرایز)کردن مردم اومد و من امشب به این نتیجه رسیدم که خیلی خیلی بد شانسم.
لایک : مدیونی اگه فکر کنی طرف (ک.م)بوده.
اعتراف نامه!!
اعتراف میکنم بچه ک بودم 3_4سال.فیلم ویدئویی ک میدیدم فک میکردم خود آدما رفتن تو فیلم..حالا این برام سوال نبود ک ادم ب این بزرگی چجور تو نوارفیلم جا شده سوالی که برام پیش میومد این بود که وقتی وسط فیلم نوار رو درمیاوردیم چند روز بعد میذاشتیم این بازیگرا ازکجا میفهمیدن تو چ حالتی بودن و دقیقا داشتن چی میگفتن!!یا فیلم رو که عقب جلو می کردیم دلم براشون میسوخت(جدی میگم!!)اخه مجبور بودن دوباره همون کارهارو کنن همون دیالوگارو بگن خسته هم نمیشدن..با خودم میگفتم بازیگری کار سختیه هااا!!!!جالب تر اینکه بادقت نگاه میکردم میدیم چ جالب دارن قشنگ برعکس کارهایی و که کردن انجام میدن!!O_o بعضی وقتا هم منتطربودم یادشون بره ی کاریو انجام بدن:))
تا از خواهرم پرسیدم گفت اینا که خودشون نیسن مث موقعی ک ازخودت عکس میگیریم تو که نمیری تو عکس تصویرته!!
و سوالی جدیدبرام مطرح شد:دوربین چگونه عکس مارو میگیره؟!اونم با یک کلیک!! :))
هعییی!!!اصن چیزی نگم بهتره...:))
اعتراف نمیکنم!!!!!!!میخوام اعتراف چن روز پیش بابامو بنویسم...
عاقا این شهرام کامفر بودش تو سریال کیمیا....همون ک مرد!!!!!!!
بابام اعتراف کرد اولین باری ک اسم شهرام کامفر رو شنیده ب جای کامفر کافر شنیده!!!!!!!!!!!!خخخخخخخخ
بعدم میگم چرا این فکر رو کردی؟!؟!؟!؟!؟ میگ من فک کردم چون عضو ساواکه کافر صداش میکنن!!!خخخخخخخخO_O
ینی خداوکیلی استدلالش تو حلقممممممم
من:-)))))
بابام^_^
شهرام کافر:-//////
شهرام کامفر؟_؟
کارگردان فیلم کیمیا:-||||||
بازم بابام::-))))))
اعتراف میکنم تا آخرین لحظه ی سریال نفس گرم منتظر بودم مرجانه گلچین یه تیکه طنز بره!!
نمک دریاچه خشک شده ارومیه تو حلقتون اگه دروغ بگم^-^
اعتراف میکنم ک من همیشه بعد از غذا توی خونه یک خلال دندون از تو جعبه خلال دندونا برمیداشتم حسابی دندونمو میسابیدم بعدش خلالو تمیز میکردم میزاشتم سر جاش!!! فک کنم تا حالا هر کدوم از این خلال دندونا ی بار استفاده شده!!!!
.
.
من:^-^
اعضای خانواده:×-×
خلال دندونا:o-0
لایک: یعنی خاک تو سر کثافطت کنن حالم بهم خورد
لایک: الهی بمیری کثیف
لایک:قسم میخورم تا عمر دارم دیگر خلال دندون ب دندونام نزنم!!
اعتراف ميكنم بجه كه بودم خيلي كثيف بودم،مثلا ناخن هاي بامو با دهن ميكرفتم،آب دماغمو قورت ميدادم،و يكي از حال به هم زن ترين جناياتي كه مرتكب ميشدم اين بود كه وقتي ميرفتم دسشويي دستامو نميشستم و با همون دستا و همه جزئياتش ميومدم غذا ميخوردم
به نظرتون جند وقت ديكه زنده ميمونم؟؟؟
به نظرتون من الان از بيماري ايدز رنج ميبرم؟؟؟؟
اعتراف می کنم یه مدت پیش رفته بودم دفتر مدرسه می خواستم لب تابو که استفاده کرده بودیم بزارم تو دفتر
و در نهایت ناسف
.
.
.
موقع خارج شدن از دفتر در زدم بعد اومدم بیرون B(
یکی از دوستام همراهم بود که به دیار باقی شتافت...
به علت خروج از دفتر خبر معاونا رو ندارم...!!
اقامن اعتراف میکنم که هروقت پستای دخترایرونی رومیخونم یاداین آهنگه میوفتم:
دخترایرونی سرتوبالاکن/دخترایرونی یه نیگه به ماکن...!!!خخخخخ شمام اینجوری هستیدیافقط من اینجوریم؟؟؟
دخترایرونی مرسی که بساط امروزفورجوکموجورکردی!!!
تچکرررر
آخرین مطالب طنز
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!! .gif)
.gif)
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 71839
کل بازدید: 530393539










