لنگه کفش بابام تو حلقم اگه دروغ بگم
دايى مامانم تو شهرمون تصادف کرده تااينجا هيچى دايى مامانم زنگ زد بامامانم کار داشت مامانمو از خواب بيدار کردم بهش گفتم مامان داييت باهات کار داره مامانم (غرق در خواب بود)همين طورى نگاه مى کرد بعد گفت دايى کيه من کجام خلاصه بردم سر تلفن دايى ميگه محمد(بابام)رفت ببينه  چى شده تصادف مامانم مى گه بابا محمد کيه چرا ولم نمى کنيد من کى هستم شما کى هستيد!!!!! پست سوممه حمايت کنيد 
خاطرات خنده دار
•مدتی بود یه سگ ولگرد تو کوچمون بود و شبها از صداش خوابمون نمی برد. یه روز که سگه نشسته بود توی زمین روبروی خونمون زنگ زدم سازمان پسماند و آدرس دادم که بیان ببرنش. وایسادم پشت پنجره که هم سگه فرار نکنه بره و هم اینکه اگه ماشین پسماند اومد سگه رو بهشون نشون بدم. خلاصه نیم ساعتی رو پشت پنجره نگهبانی دادم. تازه منه اسگل ناهارمم پشت پنجره خوردم. فکر می کردم اینا خیلی دقیق هستن و زود میان. جالب این بود که با هر تکونی که سگه می خورد، خدا خدا می کردم که نره و اونا بیان فکر کنن من مزاحم تلفنی بودم. هیچی دیگه یکی دو ساعت پشت پنجره علاف بودم. وقتی دیدم نمیان دیگه بی خیالش شدم. سگه هم تا شب همونجا بود. فکر کنم میخواست ضایع شدن منو به رخم بکشه و بگه کو بگو بیان من هنوز منتظرم....
 آقا جاتون خالي داداش گودزيلام ب عمم زنگ زد گفت ك براش چسب مو بگيره،اين عممم(عمه مم؟عم مم؟عم همم؟القصه)ن برداش ن گذاش پشت تلفن گف خاله جان چن متر بگيرم؟!؟!؟!؟!
آيا مساحت سرش چن متر مربع بميوده باشد خوبه؟
آنقدر از خودمون خنده بروز فرموديم ك همه دندونامون رخت...
در نتيجه نتونستيم جايي رو گاز بفرماييم. 
 تبديل به هويج دير پز بشم اگه دروغ بگم!!!!
آقا ايام امتحانات همين ماه بود!تو سرويس دانشگاه بوديم.دوتا دختر هم پشت سرم نشسته بودن.(حالا بماند كه سر اينكه Xضربدر X ميشه X به توان دو يا دو X داشتن دعوا ميكردن و آخر سر زنگ زدن به استاد!!!!!!)بگذريم....
يكيشون گفت:شمارت چنده؟؟؟(شماره صندلي آزمون)اون يكي گفت صبر كن الان بهت تك ميزنم!!!!!!!!!!!!!!!!!
در كمال ناباوري اون يكي هم منتظر تك دوستش بود.
هيچي ديگه...خودمو از پنجره اتوبوس پرت كردم پايين و متاسفانه زنده موندم...
 
 من و برادرم سرما نمی خوریم اصلا
مامانم میگه برای اینکه وقتی بچه بودین ، از حمام که می اومدین
میذاشتمتون جلو پنکه خشک بشین حالا بدنتون مقاوم شده !
:)) 
 آجیم اومده تو اتاق میگه :این اهنگ جدیدهی محسن یگانه رو داری ؟حال ندارم دانلودش کنم زود بفرستش میخوام بریم با بچه های مهد گوشش بدیم
من :اونوقت چجوری بدمش ؟
اجیم:بیا بفرست رو گوشیم 
من:خاک تو سرم پَ تو کی گوشی گرفتی؟
اجیم:یه هفته پیش خاک تو سرت قایمش کرده بودم چشمم نزنی!
اونوقت من تا همین 2هفته پیش فکمیکردم مَشغول الذُمه  مُشت خور ِ زُمبه سگ میتی کُمان ایناس 
آجیم فقط و فقط 6 سالشه کصافط 
من برم راحت یه گوشه عَر بزنم 
 عاغا فیل 4جوک شب بیاد تو خوابم بوسم کنه اگه دروغ بگم!!!!
امروز یه دخدره اومد مغازم گف اغا ببخشید شارژر سونی اریکسون واس نوکیا دارید؟؟؟!!!منم خنده ی خودمو کنترل کردم و گفتم که جاااان سونی اریکسون واس نوکیا؟؟؟
گف اخ اکس کیوزمی منم که حواسم به سوتیش بود خودم یه سوتی بدتر دادم و گفتم اکس کیوزمی باباته!خخخخخخخخخخخخخخخ
واستون متاسفم ک با من شدید 75میلیون
 
 مامانم غذا  درست کرده بود ابجيم ازش پرسيد روغن توش ريختى چيه مايس يا جامد  ميخواست بگه هم جامده هم مايع گفت ماجده ماجد الان که الانه هنوز داره ميخنده 
سلامتى همه ى مامانا بکوب لايکو تا يکم شاد شيم 
 امروز رفتم کارنامه گرفتم اومدم خونه اینقد 4jok روم تاثیر گذاشته که  کارنامه رو به بابام نشون دادم گفتم بابا اگه نکته شو گرفتی بکوب چَک و.... 
 پدرم که کوبید چک و حالا شما هم بکوب لایکو تا کاملا چپ وراست شم.
 باتشکر! 
 چند وقت پيش تو يه جمعى كه باهاشون رو دروايسى داشتم نشسته بودم ، خانمشون گفت : ما كه رفته بوديم آلمان  ، يه جا رفتيم قهوه بخوريم  ، سفارش داديم و اوردن و خورديم ! بعد كه رفتيم حساب كنيم فهميديم فنجونى 50 هزار تومن به پول ما ميشده ، كاشف به عمل اومد كه اينا قهوه لوآك (يه همچين چيزى اسم دقيقش يادم نيس ) (كه به يه حيوون به همين اسم فقط دونه قهوه ميدن و مدفوع اين حيوون يه قهوه خوش طعم و البته گرونه) 
يه دفعه چشمتون روز بد نبينه ، از دهنم در رفت گفتم كوفت بخوريد :)))) 
خانمه :| 
آقاش :/ 
بچه هاشون :( 
من و خانواده ... در راه رسيدن به افق هاى دور دست :)))  
ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﻌﻀﯽ ﻗﻨﺪﻫﺎ ﮐﻪ ﺗﻮﺵ ﺳﻮﺭﺍﺧﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺍﻭﻧﺎﺭﻭ ﻣﻮﺵ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻗﻨﺪﻫﺎ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﺩﻡ.!! ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺍﻻﻧﻢ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻣﺎ ﺧﺨﺨﺨﺨﺨﺦ
 من از روزی ک کارناممو گرفتم هر شب خواب میبینم ک 3تا از درسامو افتادم و باید 2باره امنحان بدم. دیگه مونده تو خواب سکته منم. خدا نصیب نکنه :(((
لایک: خدایا این آرامشو از ماها نگیر 
 باید این جا به جای خاطرات خنده دار بذاریم خاطرات گریه دار باید یه جا به جای فک و فامیله داریم بذاریم دنیا و زندگی ما داریم ؟! باید به جای فواید خنده بذاریم فواید گریه ...
تازه مادر بزرگم فوت کرده بود ما هم رفته بودیم خونه بابابزرگم  تنها نباشه اومدم با خنده غذا درست کنم حداقل دو دقه ناراحت نشه ولی با یه لبخن بهم نگا کرد که از گریه بد تر بود ناراحت شدم غذا هم که خودم درست نکردم از آخر وقتی که غذا رو دید زد زیر گریه گفت مادربزرگت خیلی این غذا رو دوست داشت اشتها نداشت ولی به احترام کسی که دوسش داشت خورد !! 
 عاقا دیشب کرمم گرفت گفتم یکم سر به سر بابام بذارم زنگ گوشیما کوک کردم از ساعت 1هر ربع ساعت یکبار زنگ بزنه وگذاشتمش بالا سر بابام دفعه اول به خوبی وخوشی گذشت اما دفعه دوم بلند شد گوشیما پرت کرد تو کوچه%%%
خلاصه الان بی گوشی در خدمتتونم . عاخه بوگو کرم داشتی وجدانن؟ 
 برج ميلاد تو حلقم اگه دروغ ميگم!!!!
چن وقت پيش رفتيم كوه و دشت يكي از فاميلامون سرش تاسه (طاسه،طاصه،تاثه) اين بيچاره يه داس دستش بود تا كمي گياه جمع كنه دستاش كثيف بود و سرش ميخواريد اومد با نوك داس سرشو خواروند بيچاره 18 تا بخيه خورد!!بايد بوديد و ميديديد چطور به خودمون ميپيچيديم 
آخرین مطالب طنز
فال و طالع بینی
	
 عزیزُم بیا فالت بگیرُم
	
	فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
	 
فواید خنده
	
  خنده تاریخ انقضا نداره !!!   .gif)
	
	.gif)
	مجموعه تخصصی  فواید ، دانستنیها و رازهای خنده 
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 32526
کل بازدید: 528597828







 


