دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

داستان کوتاه

  205008

دانايي را پرسيدند چه وقت براي ازدواج پايدار مناسب است؟
دانا گفت:زماني كه شخص توانا شود
پرسيدند توانا از لحاظ مالي؟جواب داد نه
گفتند توانا از لحاظ جسمي؟گفت نه
پرسيدند توانا از لحاظ فكري؟گفت نه
دانا گفت: زماني يك شخص ميتواند ازدواج پايدار نمايد كه اگر تا ديروز ناني را به تنهايي ميخورد امروز بتواند آن را با ديگري نصف نمايد بدون آنكه از اين موضوع ناراحت گردد.

  204992

کودکی به مامانش گفت: من واسه تولدم دوچرخه می‌خوام. بابی پسر خیلی شری بود. همیشه اذیت می کرد. مامانش بهش گفت: آیا حقته که این دوچرخه رو واسه تولدت بگیریم؟ بابی گفت: آره.

مامانش بهش گفت، برو تو اتاق خودت و یه نامه برای خدا بنویس و ازش بخواه به خاطر کارای خوبی که انجام دادی بهت یه دوچرخه بده.



نامه شماره یک

سلام خدای عزیز

اسم من بابی هست. من یک پسر خیلی خوبی بودم و حالا ازت می خوام که یه دوچرخه بهم بدی.

دوستدار تو - بابی

بابی کمی فکر کرد و دید که این نامه چون دروغه، کارساز نیست و دوچرخه ای گیرش نمیاد. برای همین نامه رو پاره کرد.

نامه شماره دو

سلام خدا

اسم من بابیه و من همیشه سعی کردم که پسر خوبی باشم. لطفاً واسه تولدم یه دوچرخه بهم بده.

بابی

اما بابی یه کمی فکر کرد و دید که این نامه هم جواب نمی ده واسه همین پاره اش کرد.

نامه شماره سه

سلام خدا

اسم من بابی هست. درسته که من بچه خوبی نبودم ولی اگه واسه تولدم یه دوچرخه بهم بدی قول می دم که بچه خوبی باشم.

بابی

بابی کمی فکر کرد و با خودش گفت که شاید این نامه هم جواب نده. واسه همین پاره اش کرد. تو فکر فرو رفت. رفت به مامانش گفت که می خوام برم کلیسا. مامانش دید که کلکش کار ساز بوده، بهش گفت خوب برو ولی قبل از شام خونه باش.

بابی رفت کلیسا. یه کمی نشست وقتی دید هیچ کسی اونجا نیست، پرید و مجسمه مریم مقدس رو دزدید و از کلیسا فرار کرد.

بعدش مستقیم رفت تو اتاقش و نامه جدیدش رو نوشت.

نامه شماره چهار

سلام خدا

مامانت پیش منه! اگه می خواهیش واسه تولدم یه دوچرخه بهم بده.

بابی

  204979

معلم به بچه ها گفت : تو یه کاغذ بنویسید به نظرتون شجاع ترین آدما کیان ؟ بهترین متن جایزه داره
یه نفر نوشته بود : اونا که شب میتونن تو قبرستون بخوابن
یکی دیگه نوشته بو :اونایی که از حیوونای جنگل نمیترسن
هر کی یه چیزی نوشته بود تا این که یه نوشته براش خیلی جذاب بود ، تو کاغذ نوشته شده بود شجاع ترین آدما اونان کـه خجالت نمیکشن و دست پدرمادرشونو میبوسن...
معلم با خونه پسرک تماس گرفت تا برا دیدن جازیزه بردن پسرشون به مدرسه بیان فهمید که پدر مادر پسرک مُردن :(
کاش تا وقتی زندن قدرشون رو بدونیم

  204802

دوستي داشتم كه چاي را آنقدر كم رنگ مي نوشيد كه به سختي مي توانستيم بفهميم كه اب جوش نيست. چربی‌ و نمک هم اصلا نمی‌‌خورد! ورزش می‌‌کرد و وقتی از ا‌و علت این کار‌هایش را می‌‌پرسیدیم، می‌‌گفت که این‌ها برای سلامتی‌ بد است و سکته می‌‌آورد. ا‌و در چهل و پنج سالگی در اثر سکته قلبی درگذشت!
دوست دیگری داشتم که همیشه از بدشانسی می‌‌نالید و می‌‌گفت که من خیلی بدشانسم، به دریا می‌‌رسم خشک می‌‌شود. و به راستی‌ همین گونه بود!
چندی پیش یک زندانی در امریکا از زندان گریخت. به ایستگاه راه آهن می رود و سوار یک واگن باری می شود. در واگن به صورت خودکار بسته می شود و قطار به راه می افتد. او متوجه می شود که سوار فریزر قطار شده است. روی تکه کاغذی می نویسد که این مجازات رفتار های بد من است, که باید منجمد شوم. وقتی قطار به ایستگاه می رسد, مامورین با جسد منجمد شده او روبرو می شوند. در حالی که فریزر قطار خاموش بوده است.
حقیقت این است که منتظر هرچه باشیم، همان برایمان پیش می‌‌آید. منتظر شادی باشیم، شادی پیش می‌‌آید. منتظر غم باشیم، غم پیش می‌‌آید. پس چرا منتظر شادی نباشیم؟

  204766

روسری اش را جلو کشید و موهای سیاه و براقش را زیر آن پنهان کرد ، رو کرد به جوان و با ذوق گفت : چه حلقه ی قشنگی !!!
نگاه کن اندازه انگشتمه ، فکر نمیکردم اینقدر خوش سلیقه باشی،یکدفعه لحن صدایش عوض شد انگار چیزی یادش آمده بود آرام گفت : پدرم نامه هایت را دید ، حالا دیگر همه چیز را میداند. اما تو نگران نباش ، گفت باید با تو حرف بزند اگر بتوانی خودت را نشان بدهی و دلش را به دست بیاوری حتما موافقت میکند دل کوچک و مهربانی دارد
من که رفتم دسته گل را بردار و به دیدنش برو ، راحت پیدایش میکنی … چند قطعه آنطرف تر از تو ، کنار درخت نارون ، مزارش آنجاست …

  204741

آیا میدانید بادبادک چگونه بالا میرود؟
باد مـــوافـــق بادبادک را بالا نمی برد
بادبادک با باد مــخــالــف بالا میرود
.
.
.
نتیجه اخلاقی:«مخالفت و مخالف بودن همیشه بد نیست ، اینها برای بالا رفتن ماست ».
^_^

  204712

چه حس خوبیه که دوست دارم... به تو تکیه میکنم، چقدر دلم برای لمس دستانت تنگ شده هیچوقت هیچکس و هیچ چیز جاتو پُر نمیکنه، چقدر حس زیبایی که ذهنم و جسمم درگیر تو....
چقدر حس زیبایی که تو‍: نگاهات، فکرت همه چیزت واسه خوده خودمه
من پشیمون نمیشم از تو برنمیگردم، از دوست داشتنت و دوست داشتنمون دست برنمیدارم... وقتی تو تموم منو درگیر خودت کردی چطوری دوست نداشته باشم وقتی تو تو خیالمی..

  204711

خدایا!
قرآن جلو صورتمه تا نگام نکنی...
نگاه نکن که بدجوری شرمنده ام...
نگاه نکن که خسته ام دلگیرم...
نگاه نکن چون دوست ندارم اونایی که ناراحتم کردنو بشناسی چون دوسشون دارم...
نگاه نکن که نشناسیم چون شاید خیلیارو ناراحت کرده باشم...
نگاه نکن...تو رو خدا...یعنی تو رو بزرگیت نگامون نکن...اما ببخش...
منو ببخش اگه تورو ناراحت کردم و کاری کن ببخشنم اونایی که ناراحت کردم...
کارگری رو ببخش که بعد افطار از خستگی نتونسته بیاد شب زنده داری...
بچه ای رو ببخش که برای تمیز کردن شیشه ی ماشین باعث شد شیشه کثیف تر بشه و صاحب ماشین ناراحت بشه...
کسایی رو ببخش که گفتار نیک دارن کردار نیک دارن اما پندار نیک ندارن کمکشون کن...
کسایی رو ببخش که همین الان وقت رفتنشون از این زمینه و کمک کن به اونایی که همین الان دارن میان...
ما زمینیا رو ببخش که اون بالا به خود نازنینت وصلیم...
میخواستم برای شب قدر بنویسم اما تویی که تو قسمت جوک متفرقه ای اینم در کنار جوکات بخون شاد باش حتی الان یا خیلی وقت دیگه اما خدا...یادت نره که خوشیت داغون میشه...خوشیت داغون میشه چون خدا دوست داره به وسیله ی بنده هاش یادآوری بشه پس یادآورش باش

  204704

***ادامه نیایش امام سجاد"ع":
*در باب مکارم اخلاق و اعمال پسندیده*:

_*پس بر محمد و آلش درود فرست،و به من احسان کن،خدایا،به هدایت گویایم کن*
_*و تقوا را به من الهام فرما،و به پاکیزه ترین روش توفیقم ده،و به اموری که پسندیده تر است به کارم گیر*
_*خدایا!مرا به بهترین راه بر،و مرا بر آیینت قرار ده که بر اساس آن بمیرم و بر مبنای آن زنده باشم*
_*خدایا بر محمد و آلش درود فرست و مرا در تمام امور زندگی از میانه روی بهره مند کن*
_*و اهل صواب و درستی و از زمره راهنمایان به خیر و از بندگان شایسته ات قرار ده*
_*و رستگاری روز قیامت و سلامت از کمینگاه عذاب را روزیم فرما*
_*خدایا!از نفس من آنچه که او را رهایی و نجات می دهد،برای خود دریافت کن*
*و برای نفس من از نفس من آنچه که او را اصلاح می کند باقی گذار*
_*همانا نفس من در معرض هلاکت است،مگر این که تو حفظش کنی*
_*خدایا اگر اندوهگین شوم،تو ذخیره و مایه دل خوشی منی.*

  204662

ابرها ناراحت...
همانند چشمانم...
دوستانم نیستند...
و منو من تنهاییم...
من به من میگوید...
تو چرا ناراحت؟...چشمانت گریان؟...
من به من میگویم...
تنهایم...
تو نیز تنهایی...می دانم گریه خواهی...
من به من می گوید...
تو نمیدانی...
من هستم...
من و من تنها نیستیم...
زندگی کن...
بگذار به شقایق بگوییم
نیازی به او نداریم...
برو و رها...
بپر...
در کوچه باغی که از لبخند خدا سبزتر است...
و برو از کاج بلندی بالا تا رهگذری از تو بپرسد خانه ی دوست کجاست؟؟؟
تو که آرام نگاهش میکنی
با دست به یک کوچه بن بست اشاره می کنی...
او چشمانش گریان
قند در دل تو آب کند
و به من میگویی...
آری...تو درست میگویی...
(فاطمه محمدی)
شعر خودمه ها!!!!

  204637

در خـانه مـولا نـيست، يـك خــاطر شــــاد امشب
آن قـــامــت همـچون ســرو، از پـاى فـتاد امشب


بر فـــرق ســر عـــالم، خـــاك غـم و ماتم ريخت
از ضـــــربـت‏شـــمشــير فرزنــد مراد امشـــــب


در كــوفـــه زخــــم آلـود، هر جـــا كه يتيــــــمى بود
بــــارى ز غـم و حســرت، بر دوش نــهاد امشـــــب


دلـها همـه مـحزون اسـت، هر ديـده پـر از خون است
ايـن محــــنت عظــــــمى را بـر كوفـه كه داد امشب؟


محــراب عـلى از خـون، رنگـين شـده، واويـلا
در سوگ على چشمى، بى اشـك مـباد امشــب

  204611

ﺣﺎﻟــــَﻢ ﺧــــﻮﺏ ﺍَﺳﺖ
ﺍَﻣـــّـﺎ ﺩَﺭ ﺣـــﺎﻟَﺖِ ﺧـُـﻨﺜــــﮯ ﺑِﻪ ﺳـَـﺮ ﻣـــﯿﺒَﺮﻡ
ﻧـَـﻪ ﺧﻮﺷﺤـــﺎﻟﻢ . . .
ﻧـَـﻪ ﻧﺎﺭﺍﺣـــﺖ . . .
ﺍَﻓﺴُــــﺮﺩﻩ ﻫﻢ ﻧﯿـﺴﺘــــَﻢ . . .
ﺧﻨﺜـــﮯ ﻭ ﺑﯿــﺨــــﯿﺎﻝ . .
ﺣﺎﻝِ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﻫــــﺎﯾَﻢ ﺭﺍ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺩﺍﺭَﻡ . . .
ﻧِﮕــﺮﺍﻥ ﻧﯿـﺴﺘﻢ . . .
ﺩِﻟـــﻬُﺮﻩ ﻧَـﺪﺍﺭﻡ . . .
ﺍَﻣـّــﺎ ﯾﮏ ﺟــــﺎﮮ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﻠﻨﮕـــَﺪ . . .

  204585

" ﭘــــﻮﺳـــﺖ ﮐــﻠــﻔــﺘــﯽ "
ﺭﺑــﻄـــﯽ ﺑــــﻪ ﺁﺩﻡ ﺑــــﻮﺩﻥ ﻧـــﺪﺍﺭﺩ
ﻓــﻘــﻂ ﻣــﺴــﯿــﺮ ﺍﺷــﮏ ﻫــﺎﯾـــﺖ
ﭘـــﺸـــﺖ ﻭ ﺭﻭ ﻣـــﯿـــﺸــــﻮﺩ
ﺑــﻪ ﺟـــﺎﯼ ﺑــﯿــﺮﻭﻥ،ﻣــﯿــﺮﯾـــﺰﺩ ﺗــﻮ...
---
بدی آدم نمک نشناس اینه که
وقتی یاد کارایی که براش کردی میوفتی به خودت بیشتر فش میدی تا اون :|
---
آرزوهـایم حسابی قد کشیده اند
ببین “خواستن تـو” چه مردی شده برای خودش !
---
مرا حبس کن در آغوشت
من برای حصار بازوان تو مجرم ترین زندانی ام
---
من آدم بی تو بودن نیستم !
باور کن …
---
خدایا این “قسمت” رو کجا فرستادی که
هر وقت نوبت من میشه ، میگن “نیست” ؟
---
اگه یه زن تو رو اونقدر دوس داشته باشه که
از آرزوهاش به خاطرت بگذره
از خدا یه عمر تازه بخواه…
یه عمر واسه خوشبخت کردنش خیلی کمه!
---
خدایا مرا چه طعمی آفریدی که
همه از من زود سیر می شوند : /
لبخند فراموش نشه! :)

  204582

بعضی ها را
بدرقه کنید حتی اگر لایق بدرقه نباشند..
بدون کنار زدن پنجره..بدون سربرگرداندن به عقب..

بعضی ها را
بدرقه کنید و بگذارید به قلب هایی بروند در اندازه ی خودشان...
حتی اگر مطمئن باشید روزی با چشمانی وحشت زده و بی پناه بر خواهند گشت...

زخم های خاطراتشان را ببندید...بودن های ناروایشان را بشویید..
غرور و دروغ و قضاوتشان را در چمدانشان بگذارید و بگذارید به هر کجا که باید بروند،بروند...
بگذارید در گذشته به جایی که به آن تعلق دارند آرام بگیرند...
برایشان گریه کنید...سوگواری کنید..وبدانید
این از دست دادنی ضروری ست برای به دست آوردنی گران بها...

بعضی ها را
تمام کنید ودر گوشه ی بودنشان روبان بچسبانید...
بعضی چیزها...
بت ها....باورها...عادت ها...آدم ها را
برای همیشه بدرقه کنید...

دست تکان بدهید ...لبخند بزنید...قلبتان را به بوسه های باد بسپارید..
وبه زمان اجازه گذشتنی سلانه تر را بدهید...
حالا بلند شوید...شهامتتان را تحسین کنید..
وخودتان را در آغوش بگیرید

  204339

نام های اصیل ایرانی.
آنا- سانا- ساینا- سارینا- رسپینا- راسپینا- مینا- کیانا- تینا- سینا- جانا- نینا- دینا- مونا- زونا- آوینا- آتنا- آدنا- دانا- دیانا- مانا- لنا- برنا- ماندانا- رکسانا- یسنا- فرحنا- ژینا- روژینا- روبینا- لبینا- بینا- رامینا- رامونا- لومانا- رامتینا- اوتانا- آریانا- آشینا- عرشیا- ارشیا- گردیا- بردیا- آندیا- ایلیا- آریا- پریا- پرنیا- دنیا- داریا- دریا- ناریا- مهریا- وریا- پوریا- پویا- جویا- شایا- کیا- سونیا- آترنیا- بهنیا- رویا- لیلیا- الیا- لعیا- شنتیا- آموتیا- نادیا- کیمیا- گیسیا- وانیا- تانیا- هانیا- مانیا- سارنیا- کامپوزیا- نمیا- داماسپیا- ژیا- ارتاریا- پارسیا- آئوتا- رزیتا- آزیتا- آنیتا- گیتا- بیتا- یکتا- نیکتا- ناکتا- مهتا- آرتا- راتا- آرمیتا- شارمیتا- آناهیتا- چیستا- ویستا- آریستا- اوستا- وستا- سپنتا- سیتا- پوشیتا- پورچیستا- پارتا- ورتا- تارا- میترا- المیرا- کسرا- اهورا- حمیرا- حوریا- سمیرا- سارا- سالار- سورا- آدورا- پاتیرا- استاتیرا- سریرا- چترا- داورا- دلارا- دارا- آرا- افرا- ویرا- آپادا- مزدا- شهلا- شیلا- شکیلا- شمیلا- سهیلا- نازیلا- ژیلا- لیلا- نیلا- همیلا- کارمیلا- آرمیلا- رامیلا- آیلا- فیلا- گلسا- درسا- ترسا- مهرسا- مهاسا- مهسا- لاریسا- راسا- رسا- آسا- آتوسا- آویسا- ملیسا- پریسا- نکیسا- نیسا- پارسا- ایرسا- ببروسا- دلاسا- ایکا- ریکا- اریکا- الیکا- نیکا- آرنیکا- رونیکا- توکا- شوکا- ویشکا- آبلانکا- ملکا- ولکا- ناییریکا- نوتریکا- آیدا- ماندا- ویدا- وندا- پارمیدا- لیدا- هیلدا- ندا- اردا- هویدا- شیدا- آرشیدا- صبا- سبا- سوبا- فریبا- زیبا- دیبا- دلربا- شیبا- زیما- نیما- هیما- هما- ارشاما-آرسیما- ارسیما- مهسیما- سیما- شیما- ریما- فریما- آریتما- آپاما- هیوا- شیوا- آروا- نوا- آوا- پروا- پژوا- روژا- آروشا- نیوشا- انوشا- نوشا- ناشا- کوشا- ساشا- آشا- ارشا- پاشا- رها- زلیخا- غوغا- چلیپا- ورجا- پانته آ- نیش آ - کردان- کاساندان- وهسودان- ماندان- آیدان- وردان- شادان- شاران- شایان- شیان- دایان- رایان- آریان- کیان- پویان- فریان- ستایان- بلیان- جویان- کیوان- روان- سیروان- انوشیروان- نوشروان- شیروان- اردوان- جوان- اردلان- ارمغان- ارغوان- سولان- ارسلان- ژالان- کامران- مهران- میتران- واران- بوران- پوران- توران- انیران- تیران- تیگران- پیران- اشکان- ارشکان- سانان- نیسان- آرسان- مهسان- ساسان- سامان- جامان- نریمان- پیمان- پژمان- پوژمان- هورمان- هومان- آرمان- بارمان- دارمان- رادمان- آسیمان- آریامان- راژیان- راژان- روژان- بوژان- فروزان- فرزان- سوزان- پیروزان- شایگان- مهرگان- مژگان- مشکان- ماکان- پاکان- اشتوکان- ماهان- مهان- کیهان- جهان- ارشان- پرشان- رخشان- افشان- کوشان- رستان- دستان- مستان- وارتان- آرتان- آرمیتان- تابان- توفان- سیمین- شمین- جامین- بامین- رامین- آرمین- کیارمین- فرامین- شارمین- آسمین-