دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

اس ام اس دلتنگی

  249969

هر شب
خيال ميكنم دارمت ...
كنار خودم ...
برايت چاى ميريزم و
شروع ميكنم از روزمرگى هايم سخن گفتن
هر روز
چشم باز ميكنم
چاى يخ كرده ات را سر ميكشم
و با نداشتنت خيلى منطقى كنار مى آيم...
...

علی قاضی نظام

  249947

تنهايى هم حد و مرزى دارد،
اما " تو "
با پاسپورتِ خاطراتت
به مرز های خیالِ من هم رحم نميكنى!

سروش_كلهر

  249855

همچو ابلیس که از درگاه خدا مغضوب شد
چند هزار سال بخوانمت اجابت نکنی؟

همچو ابراهیم که آتش گلستانش شد
تا به کِی سوزم و برِ گلشن نبَریم؟

همچو نوح که بر جانداران راحم شد
کی بیایی، کشتی ناجیَم شوی؟

همچو عیسای مسیح صلیبش آرامگه شد
کی مرا بر صلیب جانت مسمار زنی؟

همچو موسی بهرش دریا شکافته شد
کِی زنی عصایی و دیدگان تَرَم کویر کنی؟

تو از تبار پیامبران نبودی حضرت آشوبگرِ من
آشفته را در هجرِ گلستانت برصلیبِ آتش کُشتی

《کیان_آشفته》

  249749

یه عمره مثل چشمای ستاره خواب و بیدارم
یه عمره ماه پشت ابر و من دلتنگ دیدارم
یه عمره میکشم با گریه ناز آرزوهامو
بگو تا فصل لبخندت چقدر گریه بدهکارم ...

  249559

آدم که دلش بگیرد
دردش را به کدام پنجره بگوید
که دهانش
پیشِ هر غریبه‌ای باز نشود...؟

لیلا_کردبچه

  249537

بعضی وقتا تو لیست چت تلگرامتون برین پایین...
یه سریارو میبینین که فکرشم نمیکردین هیچ وقت انقدر بی خبر بمونین از هم...

  249164

《جمله مخاطب دارد》
نمیدانم چرا در پس زمینه همه بدبختیام تورو حس میکنم
نمیدانم چرا این حس مسخره عذابم میده...
تو نفهمیدی فقط حلالم کن احمق
:(

  249149

حالا که دستم..
از دست هایت کوتاه است..
آغوشم از آغوشت دور..
مراقب بی قراری هایت باش..
مبادا بی من کسی..
آرامِ جانَت شود
مبادا....

  249007

و شبِ سردِ زمستان
میپیچید خیالت با باد،
در میان خاموشی ها
گم شد رد پاهایت
و هنوزم آشفتگی پابرجاست
در این فریادِ سوزناک ..
چه غریبانه می گِرید
اندوهِ نبودنت
در این شبِ سرد
و آسمان،
هچون فانوسی در طوفان
سوسو میزند
میان پلک های خیسم ...



#آیدین_نصیری

  248994

ڪاش مے شد
بارها و بارها
در گوشِ این جماعت
فریاد زد و گفت:
عشقِ تان ارزانے خودتان؛
اعتمادم را پس بدهید...!

  248935

امیدوارم یه روزی
از دور بهم نگاه کنی
و ببینی چی داشتی
و از دستش دادی

  248802

ناگهان آمد و زد ، آمد و كشت ، آمد و برد
او فقط آمده بود از دل ما رد بشود ...!

حامد بهاروند

  248493

آنقدر می آیند و "نمی مانند"
می آیند و بلاتکلیفمان می کنند...
می آیند و دل می شکنند،
که اگر کسی بیاید و اهل ماندن هم باشد،
"ما" دیگر نمی مانیم‌!

زيور_شيبانى

  248394

گناهِ ما فقط این بود که بی حساب و کتاب دوستشان داشتیم.‌‌‌..
در دنیایی که چرتکه حرف اول را میزد!

  248383

بیچاره نیای ضرر میکنی ها..
صبح ها بانوازش بیدارت میکنم
صبحانه بوسه باطعم شعر..!
تاظهر دورت میگردم
نهار بوسه باطعم عشق..!
چرت عصرگاهی ات را کنج آغوشم میزنی و باز تاشب دورت میگردم
شام بوسه باطعم دوستت دارم
تاصبح هم میتوانم بالب هایم روی تنت شعر بپاشم
لگد به بخت خودت نزن؛هیچکس مثل من تو راوسط رویا نمینشاند
بلندشوزودتربیا
ازمن گفتن،دیگرخوددانی!