عاشقانه مینویسم واسه مخاطب خاصی که واسه من خاص نبود...
خاص بودنش واسه دیگران بود!

لبخند كه زد
تويــِ چــال گونــه ـَـش افتادم
پــاي منطقــم شكست ..!
و من
عــاشق شدم

آخ که چه دلگیره...هوای من بی تو...چقدر نفس گیره...قدم زدن بی تو...تو خلوت کوچه...گرفتن دستات...همش دروغه دروغ...چقدر ادامه بدم...به گم شدن تو این...خیابونای شلوغ...جز من دیوونه...کی وقتی حس میکنه...که داره میمیره...حتی واسه مردن...از توی دیوونه...اجازه میگیره...چراغای رنگی...آدمای سنگی...سرفه و دلتنگی...تو کافه ی خالی...یه استکان چایی...کنار تنهایی...

آخ که چقدر خوبه...قدم زدن با تو...چه خوب و آفتابیه...هوای من با تو...تو کافه های شلوغ...گوش دادن به صدات...چه لذتی داره...تو خلوت کوچه...گرفتن دستات...چه لذتی داره...بازم اجازه بده...بهت سلام کنم...نگو باهام قهری...با اینکه میدونم...توبی اجازه ترین...عاشق این شهری...جز من دیوونه...کی وقتی حس میکنه...که داره میمیره...حتی واسه مردن...از توی دیوونه...اجازه میگیره...تو غربت خونه...جز من دیوونه...کی قضه ی تورو خورد...شبای تنهایی...بدون لالایی...چه جوری خوابت برد...

سلامتیه اون بچه ای که وقتی ازش میپرسن مامانت کجاست , چشاش خیس میشه نمیتونه بگه رفته پیش خــــدا میریزه تو خودش و میگه خونمونه...

قدر مادرامونو بدونیم... روح همه ی مادرایی که از پیشمون رفتن شاد .


لایک: اونکه رفته دیگه هیچوقت نمیاد ...

خدا را چه دیدی ؟

یک روز بیشتر

” ساعتی ” ” لحظه ای ” با من بمان

شاید خنده ای پشت لب هایت

قطره ای پشت پلک هایت جا مانده باشد . . .

خاک بر سرِ تمامِ این کلمات

اگر تو از میانِ تمامشان

نفهمی من دلتنگم . . . !

یکی داره باتوقدم میزنه روزهای بدم رو رقم میزنه یکی داره عاشقترت میکنه داره زندگیموبهم میزنه.......

**GH**
ارزانتر از انچه فکرش را بکنی بودی......اما برای من گران تمام شدی!!!!ب سلامتی""بی""ارزشای گرون قیمت بکوب لایک قشنگه رووووووووو

انقدر مرا سرد کردی....از خودت....از عشق....که به جای دل بستن"""یخ بستم"""

چـه خوب اسـت

گـاه گاهی دروغ بـگـویی بـه دلـت (!)

و نـگـذاری که بـدانــد

بـی نـــــهایـت تـنـــهـا سـت . . .

ببینمت...ῳگونه هایت خیس است...ῳباز با این رفیق نابابت ... ῳنامش چه بود؟ باران؟!ῳباز با باران قدم زدی؟!ῳهزاربارگفتم"باران رفیق خوبی نیست برای تنهایی ها!... ῳهمدم خوبی نیست برای دردها ...!ῳفقط دلتنگی ات را خیس و خیس وخیس ترمیکند!

هان!
ای شب شوم وحشت انگیز
تا چند زنی به جانم آتش؟
یا چشم مرا ز جای بر کن
یا پرده ز روی خود فرو کش!
یا باز گذار تا بمیرم
کز دیدن روزگار سیرم

مژده وصل توام ساخته بیتاب امشب
ز شبهای دگر دارم تب غم بیشتر امشب
پاک ساز از غیر دل ، وز خود تهی شو چون حباب
قصه ی "می " خوردن شبها و گشت ماهتاب

اخرین فردی ک درست قبل از خواب در موردش فکر میکنید
کسی است ک قلب شما به او تعلق دارد.....