یادمه اولین بار که سوار هواپیما شدم میخواستم برم دستشوئی (این گربه همسایه تو حلقم اگه دروغ بگم ) خلاصه وقتی رفتم تو هرچی نگاه کردم نفهمیدم باید چجوری گلاب به روتون کارمو بکنم .خلاصه چیزی که به مغزم رسید این بود که برم بالای توالات فرنگیه رو دوپا بشینم . چشتون روز بد نبینه نزدیک بو پام سر بخوره .دیدم فایده نداره . اومدم پائین . یه دستمو زدم به دیوار خودمو کج کردم دیدم بازم نمیشه ..آخه هنوز خدمت نرفته بودم که بلد باشم . . . . آقا چشتون روز بد نبینه .دست از پا دراز تر اومدم بیرون ..45 دقیقه با مشت رو شکمم میکوبیدم تا بالاخره رسیدیم فرودگاه . همه اینها به درک . تو فرودگاه یارو رفته بود تو مگه ول میکرد . هرچی بود نگه داشته بود بیاد به غربت بریزه . . . ولی آخرش به خیر گذشت . . .
نمایش مطلب شماره 81466
    	
        تاریخ انتشار : خرداد 1392         
        
     
        آخرین مطالب طنز
فال و طالع بینی
	
 عزیزُم بیا فالت بگیرُم
	
	فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
	 
فواید خنده
	
  خنده تاریخ انقضا نداره !!!   .gif)
	
	.gif)
	مجموعه تخصصی  فواید ، دانستنیها و رازهای خنده 
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
 بازدید امروز:
9413
بازدید دیروز: 32526
کل بازدید: 528597866
بازدید دیروز: 32526
کل بازدید: 528597866







 


