دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 210295

تاریخ انتشار : مهر 1394

اعتراف می کنم یه روز داشتیم توی حیاط مدرسه میرفتیم به دوستم گفتم هوا سرده بیا بریم توی نمازخونه بعد دیدیم کفشهای معلم پرورشی مون جلوی در و قفل هم روی در
طی یه عملیات شیطانی در رو قفل کردیم و اون هم موند توی نمازخونه و از اونجایی که نمازخونه ی مدرسه توی حیاط بود و گوشیش هم با خودش نبرده بود تازنگ نماز موند اونجا
لایک: دمتون گرم