دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 190163

تاریخ انتشار : بهمن 1393

اعتراف میکنم بچه که بودم ،مورچه های بزرگ و سیاه رو مینداختم داخل یه کاسه آب ،
بعدش که خفه شدن سرشونو با چاقو یا نخ جدا میکردم . چقدر خوش میگذشت B-)
بعله من همچین موجود خبیثی بودم خخخخ خو چیکار کنم اونو موقع تبلتو سیستمو موبایلو اینا نبود که :0)
(✿◠‿◠)
مامانم هنگام دیدن این جنایت :o.O

بابام :@.@  
مامان و بابام میگن خداروشکر جنایت کار نشدی ،همون بچگی این کارات تموم شد (◐.̃◐)