عمیقا معتقدم وقتى داشتم به گرماى مزخرف تابستون فحش می دادم منظورم این نبود که دوست دارم سردم بشه ها ...
.
.
.
همین که گرم نباشه براى من کافى بود به خدا !!!
اعتراف میکنم
یه بار معلممون (خانوم نظافتی خیلی دوسش دارم:)) داشت درس زیر مجموعه ها رو درس میداد بعد یکی از بچه ها نمیفهمید تهی یعنی چی
بعدش خانوم نظافتی گفت مثلا الان بین تو و کناریت کی نشسته ؟ تهی نشسته !
کل کلاس رفت رو هوا
بعدش یکی دیگه از بچه ها گفت من نمیخوام تهی پیش من بشینه پیش من ساسی نشسته !!!!!!!!!!!!!!!!
باز دوباره کلاس رفت هوا
بچه ها ترو خدا لایکم کنید دستم فلج شد اینقد لایکتون کردم
دوستون دارم
:)))))))))))))))))))))))))))))))))))))))
اعتراف میکنم هنوز که هنوزه وقتی یه کاراکتری با صدای دوبلر جومونگ میبینم هنوزم میگم ااا!صدای جومونگه!!!!-_-
اعتراف میکنم بچه که بودم فکر میکردم تمیزی هم بو داره ...
.
.
.
بعدها فهمیدم اون بوی تایده روی لباسا و ملحفه ها !!!
پارسال عید برامون از شهرستان مهمون اومده بود(کلا شمال مثل
مدرسان شریف شده تقی به توقی میخوره میان رو سرمون اوار
میشن..ایلی تباری هم میان)!
بعد پسرشون برگشت بهم گفت :چقدر خوشگل میخندی!
خداشاهده بعد پنج روز که قصد برگشت کردن...پسره موقع رفتن از
ماشین پیاده شد گفت:غلط کردم بهت گفتم خوشگل میخندی خو
نیشتو ببند دگ پنج روزه نیشت بازه همش والا تو خواب هم دیدم
لبخند داری (۰)_(۰)غلط کردم خاهرم غلط!
اعتراف میکنم وقتی 3 سالم بود پشت یخچال خالم اینا پی پی کردم^_^
بعد
مامانم اومده میگه این چیه :o_O
من: توپه^_^
خالم:O_O
واقعا چه کودک شیرینی بودم^_^
اعتراف میکنم هر روز صبح که بیدار میشم
با خودم تصمیم میگیرم که امروز خیلی خلاق و پر انرژی باشم
ولی بعد یه صدایی تو سرم میگه : آره اینو خوب اومدی
بعد جفتمون با هم میخندیم و تصمیم میگیریم دورِ همی یه چرتی بزنیم
اعتراف میکنم که بابام سال 1357 با 18 سال سن، زمين ميخره به اين نيت که بزنه به اسم بچههاي آيندهاش...
.
.
.
اون وقت من با 26 سال سن
هدف کوتاه مدتم نهاره!
هدف بلندمدتم شام!!!
اعتراف میکنم که مامانم مسواک نو خریده بود(برای طبقه بالا)بعدش من به غیر از مسواک خودم مسواک بقیه رو هم امتحان کردم ببینم مال کدوم مون بهتره.
وبه این نتیجه رسیدم جنس مسواک من از مال مامان و بابا و ابجیم بهتره
دقیقا برعکس قضیه ی مرغ همسایه غازه
چندش هم خودتی
ایش نکبتا
اعتراف میکنم بچه که بودم پدر مادرم هر موقع حواسشون نبود جلو من حرف زشتی میزدن میگفتن "فرانسوی حرف زدیم"
اقا (بله با سوادم) امروز سوتی دادم اونم چ سوتی ای اونم جلو کلاس دهمی ها همین گودزیلاهایی ک حق ماهارو خوردن امروز سر صف مدرسه بودیم(قابل توجه من کلاس سوم دبیرستانم)مدیرمون داشت با دهمی ها صحبت می کرد بعدش گفت باشما هام گوشتون با منه(منظورش با دهمی ها بود)کسی هم جواب خانم رو نداد منم داشتم با دوستم حرف میزدم ک یهو برگشتم بلند ب این دهمی ها گفتم زبون ندارید دستتونو بگیرید بالا ب جای جمله زبون ندارید جواب مدیرو بدین خلاصه ضایع شدن من همانا و خندیدن و مسخره کردن اینا هم همانا هیچی دیگ ن تنها نتونسم حال اینارو بگیرم ,جلوشون هم کلی ضایع شدم
خلاصه حس خیلی بدی بود منم ک همش تو افقم اونجا هم راهم ندادنT_T
ــــــــــــ♥دخی رو مخی♠ـــــــــــ
اعــــــتراف میکنم:
روز اولــــــ مدرســـه داشــــــتیم کلـــلاس رو میترکونــــدیم که در باز شـــــــد و ناظم اومـــــد داخلـــــ
ماژیکی که پرت شد تو صورت ناظم
:)
من روی میز در حال اهنگ خوندن
°-°
بچه ها در حال رقص
~_~
اعتراف میکنم وقتی خواستم تو4جوک ثبت نام کنم چون خودم ایمیل نداشتم،ایمیل استادمونونوشتم:D:D:D
مدیونی اگہ فک کنی توھمہ سایتا واتاق چتاھم ھمین کارومیکردم!
اعتراف میکنم اولین روز که گوشی گرفته بودم فکرمیکردم اگه وقتی داده روشن وایفاهم روشن اینترنتش بهترمیشه داداشم وقتی اینوفهمیدهروقت منومیدیدسرش رومیزدبه دیوارمیرفت
♥ـــــــ♥Eyahgore b.l.a.k♥ـــــــ♥
اگـه ی روز تـو خـیــابـون٬دیـدیـن ی دخـتـر چـادری داره مـیـدوه و هــر لـحـظـه بـا تـرس بـه پـشـت سـرش نـیـگـا مـیـنـدازه
بـدونـیـن مـنـم؛؛؛؛
.
.
.
.
.
زنـبـور دیـدم،دارم در مـیـرم نـیـشـم نـزنـه!!!!
آخرین مطالب طنز
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!! .gif)
.gif)
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 30677
کل بازدید: 530359539










