دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

فانتزی من اینه

  27815

یکی از فانتزی ها دوران بچگیم این بود از روی جدول ها کنار خیابون بدوم روزی سه بار می افتادم ولی دوباره پرو پرو میرفتم میخوردم زمین.خوددرگیری مضمن داشتم خخخخخخ.

  27654

یکی از فانتزیام اینه که وقتی مهمون مهمی داریم ومامانم استرس داره هی کرم بریزم:/

  27619

یکی از فانتزیام اینه که با خط خودم زنگ میزنم به خودم.میبینم اشغاله.با یه حالت عصبی زل میزنم به گوشی.یه دفعه یه اس ام اس میاد:شما یک تماس از دست رفته از 093.... دارید.
من:ذوق مرگ

  27427

یکی از فانتزی های اخیرم این بوده که وقتی به حس پرواز رسیدم با یه هواپیما تصادف کنم :|
من ;)
برادران رایت :|
شاگرد شوفر خلبان :|

  27056

یکی از فانتزی هام تو زندگی اینه که نوشابه و دوغ گازدارو باهم قاطی کنم بخورم ببینم آروق زدنی فرقی میکنه!!!
تست کردم نتیجه اشو اطلاع میدم.

  26972

یکی از فانتزیام اینه که توی یه پارک شلوغ شروع کنم به دویدن و همزمان با موبایلم بگم : لعنتیا تا من نگفتم هیچکس شلیک نکنه ، کلی آدم بیگناه اینجا هست !
توهم در حد سراب های بیابان های ۱۵۰ درجه آمازون …

  26748

یکی از فانتزی های ذهن من در بچگی این بود که در این کیبورد رو باز کنم
کلید ها رو به ترتیب حروف الفبا بچینم
خدایی بچگی هامم مخ بودم

  26747

یکی از فانتزی های ذهنم توی بچگی این بود جراح قلب بشم بعد از اتاق عمل بیام بیرون بگم متاسفم
بعد خانوادش بریزن منو بزنن منم همینجور ثابت وایسام
بعد یه ساعت بعد بیان منتمو بکشن
یعنی من همچین آدم توهمی هستم
:)

  26372

یکی از فانتزی هام اینکه یه فرش پونصد شونه بگیرم بعد هر شب سرمو بذارم رو یکی از شونه هاش :|
فکر میکردم تحریم ها حداقل تا دوسال دیگه رو من اثر نذاره... :(

  26206

یکی از فانتزی هام اینه
با چشمای بسته
از عرض یه اتوبان
شلوغ رد شم
خداییش هیجان ب اوج میرسه وقتی صدای بوقو ترمز ماشینارو میشنوی
وا ا ا ا ا ا ا ا ا ای

  26060

یکی از فانتزیام اینه که یهو تو جمع به یکی بگم.میشه یه سوال مهم بپرسم؟طرف با ترس که گفت آره.بگم ولش مهم نیس.بعد که گیر داد بگم تنها شدیم میگم.همه میرن تو کف.تنها هم که شدیم هر چی گفت بگم خیلی مهم بودا.ولی یادم رفت.
خیلی باحالم،مگه نه؟:-D

  21168

یکی از فانتزیام اینه که وقتی میخوابم بابام نه تنها کولر رو خاموش نمیکنه بلکه میزنه رو دور تند . . .

  18945

یکی از فانتزیام اینه که وقتی یک ثانیه مونده مایکروویو زمانش تموم شه، خاموشش کنم!
اصلا احساس خنثی کردن بمب تو ثانیه آخر بهم دست میده