رفتم به همسایه میگم فرغون دارید؟
میگه:میخواید چیزی رو جابه جا کنید؟؟
گفتم:پـــــ نــــ پــــ میخوایم سوارش بشیم با خانواده بریم شمال!!

✿❤✿❤✿❤✿❤✿❤✿❤✿✘✿(O L O)✿✘✿❤✿❤✿❤✿❤✿❤✿❤✿

به صندوق دار بانک میگم
ببخشید شما صندوق دار بانک هستید؟
میگه پ ن پ من هاچ بک بانکم
:|

دیروز داشتم آب می خوردم که یهو پرید تو گلوم بابام اومده می گه بزنم پشتت؟
حرف که نمیتونستم بزنم ولی تو دلم
گفتم پـَـ نـَـ پـَـ جارو برقی بیار بکن تو حلقم شاید اومد بیرون !

دختره داره غرق ميشه ميگم دستتو بده به من ميگه مي خواي نجاتم بدي؟

پــَـَـ نــه پــَـَـــ ميخوام واست لاک بزنم!

رو نیمکت نشستم روزنامه دستمه یارو اومده میگهروزنامه میخونی؟ میگم پ نه پ سبزی خریدم یادم نیست لای کدوم صفحه گزاشتم

رفتم دکتر واسه عمل بینیم
دکتر میگه:میخوای دماغتو کوچیک کنی؟
میگم:پـــ نــــ پـــ اومدم بکوبیمش سه طبقه بسازیم!

با خالم رفته بودیم بیرون سوار تاکسی شده بودیم واسه گودزیلاش جانبود بشینه بغل خالم نشسته بود حالا تاکسی نگه داشته پیاده شیم خالم درو واکرده پسرش میگه: درو واکردی پیاده شیم ؟
خالمم برگشت گفت : پ ن پ درو وا کردن هوا بخوریم...

رفتم نون وایی دیدم دوستم تو صفه باش سلام علیک کردم
برگشته میگه اومدی نون بگیری؟-؟
من:په نه په اومدم پیشت تا دور هم باشیم.
اون:دمت گرم که اومدی^-^
خدایا این دوستارو برام حفظ کن که دم به دیقه مایه شادی و سرور مارو فراهم میکنن
لایک میکنی؟ یا برم به مامانت بگم چه گندی زدی ها؟^-^

ب دوستم میگم دیروز داشت راز بقا نشون میداد شیره حمله کرد گورخره رو گرفت...با حالت تعجب برگشته میگه:خوب بقیه گور خرا فرار کردن؟ میگم:پ ن پ گوشی هاشونو درآوردن فیلم گرفتن بلوتوث کنن برا بقیه حیوونا! ‏

رفتم آزمايش ادرار يارو ميگه ادراره ميگم : پ نه پ
سكنجبین برو كاهو بيار بزنيم توش بخوريم
خخخخخخخ !!!
لايك !!!

یه کتاب دستم بود داشتم میخوندم،دوستم گفت داری درس میخونی ؟؟
گفتم : پ ن پ بعدش هرچی فکر کردم چیزی یادم نیومد که بگم،هیچی دیگه خیلی شیک ضایع شدم...

رفتم سر پست همکارم میگه شیفتی؟
گفتم پـ نـ پـ من Alt-Ctrl-Delete هستم در مواقع ضروری جهت رفع هنگی ازم استفاده میشه!

اینجا ایـــــــــــران است ...
.
.
.
پَ نَ پَ اینجا فورجوکه :)

رفتیم کوه هوا هم خیلی سرده به دوستام میگم چوب جمع کنین میگه میخوای آتیش روشن کنی؟
پ نه پ قایقی خواهم ساخت پشت دریاها شهری هست

یه روز اب خونمون قطع شده بود . یه سطل ماست برداشتم که برم اب بیارم .
بعد داشتم می رفتم پیرمرد میگه میخوای بری اب بیاری . به یارو گفتم پ ن پ
می خواستم برم گدایی ظرف خوب نداشتیم این رو برداشتم