همسایه مون عروسی داشتن دوستم خونه مون بود.هی سروصداشون میومد.دوستم گفت عروسیه؟گفتم پ ن پ همسایه مون سرخ پوسته مراسم خاص خودشونه

رفتم گل فروشی، می گم ببخشید، کاکتوس هم دارید؟ می گه واسه دکور می خواین؟ پـَـــ نــه پـَـــ تو خونمون شتر پرورش می دیم، می خوام یه وقت احساس غربت نکنن، حس کنن خونه خودشونه!

به نامزدم گفتم برا روز زن چیزیم میخوای برات بخرم؟
گفت په نه په
.
.
.
.
.
.
.
.
.
هیچ دیگه میخواستی چی بشه؟
باز رفت طلا خرید :|

به بابام میگم تو حساب چقدر پول داریم میگه میخوای بدونی موجودی مون چقدره میگم پـَـ نـَـ پـَـ میخوام بدونم چقدر با بیل گیتس فاصله داریم !

امروز رفتم از فروشگاه بهمن مداد بخرم به زنه میگم ی مداد پیکاسو لدفا
میگه:واس نوشتن میخوای؟؟؟؟
میگم پ ن پ واس پرتاب نیزه میخوام والا
من:-))))
زنه:-S

یه مرغ از فریزر دراوردم داداشم برگشته میگه میخوای بپزیش؟؟؟
گفتم : پ ن پ از سرد خونه درش اوردم اقوامش دم ردن بدم برن خاکش کنن

رفتیم خونه بابا بزرگم اینا مامانم بهم زنگ زده میگه کجایی؟ میگم خونه بابا بزرگ اینام... میگه زفتی سر بزنی بهشون؟ میگم پ ن پ اومدم گل کوچیک بازی کنم :| میگه پ ن پ و مرض... میگم عه مامان بی ادب شدی؟ میگه پ ن پ مثه تو هی میگم پ ن پ :|

عاقد: عروس خانوم وکیلم ؟
عروس : پَـ نـه پَـ تو این بی شوهری برم گل بچینم؟!

امروز رفتم مایو بخرم...!
لامصب میگه واسه استخر میخوای...؟
گفتم په نه په چند روز دیگه عروسی دعوتم
میخوام منحصر به فرد ظاهر بشم....

به خواهرزادم میگم چندتا کشور از الف نام ببر. میگه: کشور خارجی؟
- پ ن پ کشور ایرانی!!!!
فک و فامیله داریم ؟

تو یکی از سایتا پسره بهم پیام داده زهرا چجوری یه عکس رو برچسب بزنم برای دوستام
براش توضیح دادم
بعد میگه خب عکس رو باید بزارم تو آلبوم دیگه؟
منم گفتم:پ ن پ ببر بکوب به دیوار اتاقت :|

از حوادث واقعی هنوز خبرش نسوخته 5 مین پیش بوده:))

پسر است دیگر^__^

دوستم رفته استخر شیرجه زده میگه شنا کنم؟؟میگم پ ن پ بزار آهنگ تایتانیک بزارم اروم غرق شو....اصلا ی وعضیه اینجا

دیشب زنگ زدم آژانس میگه:ماشین میخوای؟!
.
.
.
.
.
گفتم پ ن پ،امشب شب مهتابه حبیبم رو میخوام!

با دوستم رفتم استخر وقتی اومدیم بیرون سردم بود دوستم گفت : داری میلرزی ؟ گفتم په نه په سلولام دارن خونه تکونی میکنن>>

داداشم تعریف میکرد یه شب با دوستاش بیرون بودن و داداشم هم یه فندک سیگار دستش بود . در این لحظه گشت ارشاد سر میرسن و همه گم و گور میشن فقط این داش ما میمونه که خیلی ریلکس خونسرد نشسته . عاغا پلیسا سر میرسن و ازش میپرسن : این چیه تو دستت ؟ فندکه ؟ داش ما هم میگه : پــ نــ پـــ مشعل المپیکه دارم میبرم لندن .
پلیسه هم کم نیاورده گفته : یـــــالا پاشو بریم .
داداشم پرسیده : کجا کلانتری ؟
پلیسه هم گفته : پـــــ نـــــــــ پــــــــ میریم لندن .
بــــــــــــــــــــــعله بچه ها و اینطور بود که داشم نجات پیدا کرد .