فصل اَنار که میشود
قرعه می اندازم
اگر اَنار یاقوتی باشد تو خواهی آمد
و
چه در تضاد است
بخت سیاه و اَنار های سفیدم...
《کیان_آشفته》
اس ام اس دلتنگی
اسباب بازی هایت را که جمع کردی
ماتم برد...
وقتی دلم را میان آنها دیدم
فریب خنده هایم را نخور ،
من سالهاست که در خفا گریه میکنم :(
بعد ازتو...
خیلی سخت خوابم می برد …
مثل دیشب …
امشب …
که هرچه تمرکز می کنم صدایت یادم بیاید
نمی شود …
و
آرزو می کنم
کاش بودی
فقط
اندازه ی یک ” شب بخیر ” کوتاه الکی !
کاش بودی ….
نخوردم نون گندم
"دیدمش"
دست مردم....
گُفته بودَم چُو بیایی غمِ دِل با تو بگویَم
تُو بیا قُولِ شَرَف می دَهَمت، لال بِمانَم !
امیرعباس_سوری
شاید عجیب باشه ولي گاهي وقتا پیش میاد ک آدم دلش براي گذشته تنگ بشه ،
حالا هر چقدر هم ک تلخ و سیاه بوده باشه .. ..
آرزو مُرده ای بودم که بعد از دیدنَت
گفتم تویی آنکه برانَد از دلم تشویش را
دیدمَت آهسته و آرام به دل گفتم بیا
آنکه آرامش دهد، این چَشم آهو هست بیا
نزدیک آمدَت این گرفتار دلِ آشوبِ من
مهربانی دادیَش، آشوب را داد به باد
نمیدانم چه شد مهربانیت تاریخ داشت
رفتی ، دل و باد آشوب کردن به دشت
دل از من پرسشی داشت، مهربانا کو؟
پاسخش نداشتم تاکنون سکوت و سکوت
از تمام نداری ها تو بودی تک داراییش
تو هم زخمی زدی تازه کردی همه درداش
《کیان _آشفته》
امشب بعداز یک سال شیش ماه و شونزده روز منو گذاشت تودوراهی یا درس یامن گفتم اگ منومیخای باهمه چیزای ک قبول کردی بخاه مردونه پاحرفات بمون ولی اون فقط گفت تف به عشقی ک داشتی و بین منو درست درس و انتخاب کردی میدونست عاشق خوندنم دوس ندارم مفید نباشم گفت خداحافظ واسه همیشه من بایدچی میگفتم؟!!
ساعت۴:۳۳صبح شنبه ۱۰/۶/۹۷
خنده ام از سرِ صبر و گریه ام از دلِ تنگ
قربان شاعری که سرود دنیا خندیدن نداشت ...
《کیان_آشفته》
عزیزترین چیزیه آدم جونشه!
ولی من واسه حذف یه تاریخی اززندگیم
حاضرم همون جونموبدم! لعنت بمن واسه احمقیم
براکسی که حتی جنسیتش معلوم نبود،چه برسه ب انسانیتش!
نمیدونم چی هستی وکی هستی برامم مهم نیس اصلا
من غلط اضافی زندگیموپاکردم،ولی لکه ننگش تاابد رودوشم سنگینی میکنه،وبه حرمت همین حس گناه ، ازخدا تاوانشومیخام برای عزیزترینش!
۶/۶/۹۷.
نهالِ عشق کاشتی
آبیاریش کردم من
رفتی تنهاش گذاشتی
نگهداریش کردم من
《کیان_آشفته》
بي تو شهريور من نسخه اي از پاییز است ،
سي و يک روز قرار است ک ابري باشم!
نازک ِ دستان تو نشانده بذر ِ این نهال
مهربان ِ عالم ِ رویایِ من است آری
طاقِ ابروهای تو بر آسمان هفتم است
سایه سار باشد، نهالِ عشق و ایمان آری
آفتاب ِ چشم ِ تو تابش کند با هر نِگه
اندکی زین پرتو ، جان بخشد مسیحم آری
اِنحنا بر لبهایت خالقِ صدها شکوفه
ریشه مستحکم کند کمانِ لبِ تو در خاک آری
در سایه سار چشمِ خویش دستی بکش با لبخند
حیاتِ نهالِ عشق برین مهّم خوش است آری
《کیان_آشفته》
سلام
من بعد چن سال برگشتم! نمیدونم هنوز بوهای قدیمی هستن یا نه امدم با کوله باری از درد و تجربه . دلم براتون تنگ شده بود
ماکروفاژم همون خسته
آخرین مطالب طنز
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!! .gif)
.gif)
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 30677
کل بازدید: 530305145










