چقدر زيباست كسی را گرامي بداريم
نه برای نياز... نه از روی اجبار... و نه از روی تنهايی...
فقط برای اينكه "ارزشش را دارد"

دلخوشم که هر چه از من دور شوي
از آن ســوي کُره زمين به من
نزديکــــــ تر مي شوي !
فقط مي ترسم مبادا
گاليـله اشتبــاه کرده باشــد...!

باور کــن! نه درگــيرِ تو شــده ام و نه حــسي دارم به تو...
اصــلا مي خواهي همه چيــز را برگردانم به روز اولــش؟
تو يــک دوســت معــمولي شــوي و مــن... نــه !
ممکن اســــت دوباره عاشــقت شــوم لعنــتي.

وقـتی دنــدون درد میـگـیرم خـیلی خــوشـحال میـشم
چون تـا عـمق مـغزم درد میـگیـره و...
اونـوقت تـنها مـوقـعیه که از ذهـن و یــادم مـیری...

دختری که مسخره بازی در میاری،نگات میکنه،
و چشماش برق میزنه و میگه عزیزم...
دختری که روسری بدرنگی که براش خریدی رو سر میکنه،
و میاد به دیدنت.....!
دختری که وقتی قدم میزنید یه پسر خوشتیپ تر میبینه،
خودشو بیشتر میچسبونه بهت.......
دختری که وقتی از همه شاکی هستی و داد میزنی،
هیچی نمیگه و آروم دستتو میگیره..!!
دختری که روز زن براش یه شاخه گل میخری،
با یه لبخند غمگین میگه مهم خودتی...
این دخترو حق نداری اذیت کنی.....!!

چقـــــ ـــد سـختـــــــ ـــــــه يكـــــــــ ــــــــ ســـــــال تمـــــــــــام منتظـــــــ ــر تولــــد عشقـــت بــــاشي امــــــ ــــــا روت نشـــــــ ــــــه بهـــــش تبريك بگــــــــي.....

ساکن قلبم مرا "تنها" گذاشته...
در جاده عاشقی هیچکس همراه نیست!

تا به دستای تو عادت کردم،تورو غصه ها ازم دزدیدن
خیلی طوفانیه دریا امشب،مگه موجا تورو با کی دیدن؟....
(علیرضا طلیسچی)

عشق رویایی است که انسان در بیداری میبیند
رویای من با من باش، تا در کنار هم به حقیقت بپیوندیم.

در جاده به زخم رفتن آراست مرا...
یک سینه تپش تپش نفس کاست مرا...
این بود تمام ماجرای من و او.....
میخواستمش ولی نمیخواست مرا......

توی قانون احساسم شدیدا همین راهی که تو میری خلافه
حالا تنها نشون از من همینه دو سه تا ادرسو خطی که آفه...

حالا که حرفو تا اینجا کشیدی چرا پس مهلت دفاع نمیدی
تو که رفتی ولی ای کاش بودی یه بارم عاشقی رو میچشیدی
چقد گفتم نرو دورت بگردم بمونو مرهمی شو روی دردم
حالا که غسل کامل کرده چشمام منم از با تو بودن توبه کردم!

وقتی حتی در دورترین خاطراتم نزدیکیت را احساس میکنم شک نکن
"بهترینی"

مهرباني تا كي؟؟
بگذار سخت باشم و سرد!!!!!
باران كه باريد...چتر بگيرم و چكمه!!!!
خورشيد كه تابيد...پنجره ببندمو تاريك!!!!
اشك كه امد...دستمالي بردارم و خشك!!!!!
او كه رفت........
نيشخندي بزنم
و سوت...

<< به سلامتی شماها که ذهن آشفته دارید>>
"دارم از تــــو حـــــرف مــــیـــزنــــم...
امـــــا روحــــت هــــم از نـــوشــــتــــه هــــایـــم خـــبــــر نـــــدارد...
ایـــــرادی نـــــدارد...یـــــاد تــــو بــــه نــــوشـــتــــه هــــایــــم رنــــگ مـــیـــدهـــد...
شــــــایــــد"دیـــــگـــری"بـــخـــوانـــد و آرام بـــگــیـــرد"ذهـــن پــــریـــشـــانـــش"رفـــیـــق..."