چهل و چهار روز پیش پدربزرگم مریض شد ...!!
کسی که تا بحال ندیده بودیم مریض شه !!
خندان و سرحال رفت بیمارستان !!
چهار روز دیگه برگشت ..
ولی برای خداحافظی !T-T
دیگه کت و شلوار تنش نبود !!
دیگه خندان و گرم نبود !!
این دفعه فرق میکرد ..
جواب سلاممو نداد که هیچ ...
داخل یه پارچه ی سفید خوابیده بود..
دیدیمش و زار زدیم T-T
باور نمیکردیم ..
پدربزرگی که تا بحال یک بار هم عصا به دست نبود...
پدبزرگی که به عشق دیدنش هر روز در خانه اش بودیم ..
پدربزرگی که جواب سلاممان را گرم میداد ..
در احوال پرسی ها میگفت شکرخدا هستیم ..
ولی این بار دیگر نگفت که هست ...
رفت ...
36 روز بعد برادر کوچکش (حاج عموی ما)که بعد او بزرگ ما بود هم برادرش رو به ما ترجیح داد ....
ما مانده ایم همچنان در گنگی ...
حالا که خوندی یه فاتحه هم بفرست :)
نمایش مطلب شماره 261688
تاریخ انتشار : آذر 1399
آخرین مطالب طنز















فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید امروز:
1434
بازدید دیروز: 15742
کل بازدید: 508739327
بازدید دیروز: 15742
کل بازدید: 508739327
پیوند ها
خرید شارژ + قرعه کشی | طراحی سایت
| تحصیل در ترکیه
| ساخت اپلیکیشن
| پنل اس ام اس | ترازو صنعتی
| پودر مرغ سوخاری