دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 219811

تاریخ انتشار : فروردين 1395

دوران دبیرستان بود
ابراهیم عصرها در بازار مشغول به کار بود،برای خودش درآمد داشت
متوجه شد یکی از همسایه ها مشکل مالی شدیدی دارد
آنها علیرغم از دست دادن مرد خانواده،کسی را برای تامین هزینه ها نداشتند
ابراهیم به کسی چیزی نگفت هر ماه وقتی حقوق میگرفت ،بیشتر هزینه ی آن خانواده را تامین می گرد
هر وقت در خانه زیاد غذا پخته میشد،حتما برای آن خانواده میفرستاد
این ماجرا تا سالها و تا زمان شهادت ابراهیم ادامه داشت ...

کتاب سلام بر ابراهیم
خاطرات و زندگی نامه شهید ابراهیم هادی
به یاد شهداصلوات