سركارىِ تاريخى ، واقعى و خنده دار
ميگن حاكم يكى از شهرهاى قديم ايران كه صاحبِ يك
دوجين بچه زيبا و باهوش و دوست داشتنى بوده بـراى
سركشى به يكى از روستاهاى اطـراف شهرش ميره و
بچه هاى كدخدارو مى بينه كه خيـــلى آشفته و زشت و
كثيف ، درهم مى لوليدند با طعنه به كدخدا ميگه :
توى روستاىِ به اين قشنگى با آب وهواى تميز وغذاى
سالم ، چرا بچه هاى تو اينقدر زشت شده اند ؟
كدخدا خيلى مظلومانه و سر به زير جواب ميده :
قربان ما كه مثل شما كمك نداريم ؛ تــــوى دِه و دستِ
تنها ، بچه از اين بهتر نمى شه ........!!!!
دمت دمادم گرم كدخدا، تودهنى ازاين قشنگتر نميشد
به قول فاميل دور : من ديگه حرفى ندارم
نمایش مطلب شماره 216502
تاریخ انتشار : بهمن 1394
آخرین مطالب طنز
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!! .gif)
.gif)
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید امروز:
1078
بازدید دیروز: 54808
کل بازدید: 530275305
بازدید دیروز: 54808
کل بازدید: 530275305










