دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 199450

تاریخ انتشار : ارديبهشت 1394

تمامِ این سال ها می توانستم عاشقِ هر رهگذری که می آید بشوم
و هیچ خیالی هم از تو در سرم نپرورانم
من می توانستم دوست داشتن را نوکِ زبانم بنشانم
و با هر لبخندی دهان باز کنم و بگویم : راستی ! من دوستت دارم
من می توانستم دلم را تکه تکه کنم و هر تکه اش را جایی جای بگذارم
می بینی ؟
من می توانستم نغمه ی عاشقم عاشقم را دور تا دورِ این دنیا رقصان زمزمه کنم
اما تو ،اما این تو!
که هرکه هم که آمدبه حرمتِ جایِ پایِ تو بر رویِ چشمانِ منتظرِ من سر خم کرد و به ادایِ احترام نماند!
نه که نخواهد بماند نه ! تو نگذاشتی !!!
بس که از این زبان وامانده در نمی آمد چند کلامِ دلبرانه
تمامِ این سال ها می توانستم نمانم اما ماندم نه تنها پایِ تو
من ماندم تا اگر هم نیامدی دنیا ببیند
این حوالی می شود هر روز و هرثانیه
دل را حراجِ هر شیرین زبانی نکرد....!