دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 194197

تاریخ انتشار : اسفند 1393

تا علی ماهش به سوی قبر برد
ماه،رخ از شرم پشت ابر برد
آرزوها را علی در خاک کرد
خاک هم گویی گریبان چاک کرد
زد صدا:ای خاک،جانانم بگیر
تن نمانده هیچ از او،جانم بگیر
ناگهان بر یاری دست خدا
دستی آمد همچو دست مصطفی
گوهرش را از صدف،دریا گرفت
احمد از داماد خود،زهرا گرفت