تاریخ انتشار : آذر 1392
در آغوش تختم ،آسمان دیوار را حس میكنم
می شود در این شب سرد
از راه برسی !
جوری مرا در آغوشت بگیری
که حتی عقربه های ساعت هم...
جرات نکنند
از این لحظه ، میانمان ؛ عبور کنند...
و من به اندازه ی تمام روزهای
کم بودنت
تو را ببوسم!
... زمان را متوقف سازیم
و من ،سالها در آغوشت زندگی کنم
بی ترس از فردا ها...











.gif)
.gif)