دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 82398

تاریخ انتشار : تير 1392

آقا یه سری هم با خانوم بچه ها رفته بودیم رستوران بعد نشستیم سر یه میز منم جو گیر شدم بلند گفتم گارسوووووووون :))
بعد یهو یه یارو سیبیل کلفت اومد گفت بفرمایید ، امری داشتید؟
منم که رنگم پریده بود گفتم نه عزیزم فقط صدات کردم بیایی اینجا خودتو ببینیم ، همش تو آشپرخونه هستید ، خسته شدین :))
یهو کل رستوران رفت تو هوا ، یارو فکر کرد مسخرش کردم نزدیک بود بزنه با میز رستوران ازم کتلت درست کنه :))
خداروشکر دویدنم رو تو دبستان که بودم تقویت کرده بودم :))
مردم اعصاب ندارن..