تاریخ انتشار : مهر 1390         
        
     
         كوچولو بوديم بابا بزرگم از عمد ته ريش ميذاشت ميرفتيم خونشون مارو ميگرفت و هي صورتش رو ميماليد به صورتمون ميگفت ريشت رو بخوره بابايي!
رنده ميكرد صورتمون رو تا چند ساعت جاش قرمز بود و مي سوخت!
فك و فاميله داريم؟ 







 
  
 



.gif) 
 .gif) 
 .gif)
.gif)
