دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 259974

تاریخ انتشار : مهر 1399

عاقا شلوار کردی عباس تو دماغم اگه دروغ بگم 0_0 ما یه کوییک داریم یه روز بابام سوییچ رو داد گفت که برو خواهرت رو (متولد ۹۵) بیار عاقا ما هم که از خدا خواسته خلاصه ماشینو بردیم بیرون صدای ضبطو تا ۷۰ اوردم بالا ینی ماشین میلرزیدا ملتم مث گاو نیگا میکردن حالا اجیمونو اوردیم (صدا هنوز زیاد بود) اجیم گفت :اسکل بیلی (بیلی رو ازخودش دراورد) منم خندم گرفت بعد شد قهقهه یهو صدای تصادف اومد منم با مغز رفتم تو فرمون (هنوز داشتم میخندیدم ) عاقا همینجوری میخندیدم یهو ایربگ تازه فهمید ما تصادف کردیم اندازه لاستیک کامیون باد شد :) منم با پس گردنم چنان رفتم تو صندلی که هنوز مهره های گردنم رو پشت گوشم احساس میکنم :(
لایک : اسکل خنگ
تازه بابام که مهربون بود هیچی نگفت تا اومدم منو گرفت به باد کتک الانم کوییک نازمون تو تعمیرگاه داره فحشم میده