اعتراف می کنم ک کلاس هشتم بودم ی همکلاسی جدید داشتیم که خیلی خرخون بود.
آقا این که اومد من دیگه از چشم معلما افتادم.
چند باری دیدم میره جلو مدرسه دخترونه با ی دختره میگرده یروز کمین.کردم وقتی با دختره بود شروع کردم بزنمش)میزدم ها( هی داد میزدم مگه خودت خار مادر نداری بی ناموس چرا مزاحم این خانم شدی.
آقا چشمتون روز بد نبینه یهو جهان ب چشمم تیره شد)دختره با کیفش زد تو سرم(یهو جمعیت گفتن عجب دختر بی حیایی پسر طفلکی رو زد.
بعد دختره دست پسره رو گرفت بلندش کرد گف داداش خوبی? پسره هم اره ابجی ب مامان بابا بگو زمین خوردم.بعدشم رفتن ی ماشین. وایساد سوار شدن رفتن.
بعد اون دیگه از چشم همکلاسی ها هم افتادم
من اینجور عقده ایم فاصله بگیرید.
نمایش مطلب شماره 259380
تاریخ انتشار : مرداد 1399
آخرین مطالب طنز
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!! .gif)
.gif)
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید امروز:
27141
بازدید دیروز: 21096
کل بازدید: 530129293
بازدید دیروز: 21096
کل بازدید: 530129293










