تاریخ انتشار : ارديبهشت 1399
یه شب تو خونه تنها شده بودم واسه اینکه نترسم شروع کردم به آواز خوندن
یهو دیدم یه جن بدو بدو از حموم در اومد گفت:داداش تو رو جدت دفعه بعد خواستی بخونی قبلش یه بسم الله بگو
تشنج کردیم از این صدات











.gif)
.gif)