تاریخ انتشار : ارديبهشت 1399
امروز تو خیابون داشتم از کنار یه دختر رد میشدم،
اومدم از تو کیفم آب معدنی بردارم بخورم
فکر کرد اسید پاشم یه گاز فلفل از تو جیبش درآورد زد تو صورتم
و بعد با شوکر زد تو سرم بعد از تو کیفش یه باتون فنری درآورد افتاد دنبالم.
مردم چه آمادگی پیدا کردن ماشالله!!
منم الان رو تخت بیمارستانم و فراموشی گرفتم …
لطفا هر کس منو میشناسه
بیاد منو ببره تحویل خانوادم بده و مژدگونی بگیره











.gif)
.gif)