اون موقعها مثل الان نبود که دانشجوها دست خالی برن دانشگاه. لااقل یک کلاسور دستمون بود، وقتایی هم که میخواستیم کلاس بزاریم یکی از اون کتابای گنده که اسم دهن پرکنی هم داشت میگرفتیم دستمون. یکبار با همین شرایط توی تاکسی نشسته بودم، یه حاج خانم کنارم نشست. وراندازم کرد و پرسید: دانشجو هستی؟
با افتخار گفتم بله.
گفت: پسرای منم دانشجون، از همین کتابا دست میگیرن ولی دور از جونت قد گاوم شعور ندارن!
بگذریم که دو کورس مونده به دانشگاه پیاده شدم ... از هول یادم رفت کرایه رو بدم. وقتی راننده صدام کرد و پول رو گرفت رو به خانمه گفت: اینم تایید حرفتون!
تازه بعداً فهمیدم کتاب خوشگله رو هم تو تاکسی جا گذاشتم. واقعاً خانمه راست میگفت!
نمایش مطلب شماره 257580
تاریخ انتشار : فروردين 1399
آخرین مطالب طنز
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!! .gif)
.gif)
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید امروز:
42598
بازدید دیروز: 73446
کل بازدید: 528916537
بازدید دیروز: 73446
کل بازدید: 528916537










