تاریخ انتشار : اسفند 1398
قبلا تالار ها اینجوری نبود, گارسوناش از لباساشون معلوم بود که گارسونن
این سری رفتیم عروسی یکی با کت شلوار مشکی اومد سر میز بابام پاشد باهاش روبوسی کرد شاباش هم بهش داد, طرف گفت ممنون قربان و سینی غذا رو برداشت رفت.