اعتراف میکنم یه روز زنگ اول امتحان داشتیم صبح زود با پسر عموم رفتیم قفل مدرسه رو دستکاری کردیم. خدا شاهده دو ساعت طول کشید تا باز شد ما هم که خر کیف شدیم که دیگه امتحان نمیگیرن رفتیم داخل کلاس که معلم وارد کلاس شد گفت که چون زنگ اول گزشته از معلمتون خواهش کردم که این زنگ ازتون امتحان بگیرم اغا ما رو میگی داشتیم میمردم اغا امتحان که گرفت هیچ ما صفر شدیم که هیچ یه کتک مفصل هم از خانواده ی گرامی خوردیم ...هیچی دیگه برم اشکامو پاک کنم ...
از اون روز فقط تو این فکرم کاش مدرسه رو آتیش میزدم.ببخشید اوج احساساتم بود اخه اون روز کمرم شکست... خخخ. دوستتون دارم
نمایش مطلب شماره 215498
تاریخ انتشار : دي 1394
آخرین مطالب طنز
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!! .gif)
.gif)
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید امروز:
16665
بازدید دیروز: 71839
کل بازدید: 530393408
بازدید دیروز: 71839
کل بازدید: 530393408










