اقا،اغا،اغو اعتراف میکنم بچه که بودم(10-11ساله)با خواهر کوچکم از اون جوجه رنگیا خریدیم جوجه ی خواهرم همش مال منو ازیت میکرد.منم حرصم گرفته بود.به علاوه اون چن ساعتی که تنها با جوجه خودم نشستم و در گوشش از دفاع شخصی و شجاعت و بررسی روانشناسی این مسایل و اینکه باید قهرمان بشه گفتم همه این مدت هم جوجه تو دستام بود و با دقت به حرفام گوش میداد شروع کردم به تمرین عملی با جوجه عزیز و با الگوبرداری از شخصیتهای کارتونی که با تلاش و تمرین موفق میشدند،جهت قوی نمودن جوجه عزیز میبردم رو 10 12 تا پله بعد هلش میدادم که به خیال خودم قوی و زرنگ بشه و محکم لگدش میزدم و مشت و این تمرینات جند ساعتی طول کشید.فقط نمیدونم چرا جوجه قشنگم فردا که بیدار شدم هلاک شده بود.
تمرینات سنگین بوده=لایک
شایدم اون جوجه بدجنس قاتلش بوده
نمایش مطلب شماره 213312
تاریخ انتشار : آذر 1394
آخرین مطالب طنز
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!! .gif)
.gif)
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید امروز:
334
بازدید دیروز: 20301
کل بازدید: 530397378
بازدید دیروز: 20301
کل بازدید: 530397378










