دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 211071

تاریخ انتشار : آبان 1394

علامت اختصاصی#3احل دختر خرابکار#

اعتراف میکنم چن سال پیش فک کنم ابتدایی بودم یه روز اومدم مثلا کمک مادرم بدمو و خونه رو جارو کنم مامانم رفته بود بیرون و منم تو خونه تنها بودم رفتم پارکینگ خونمونو جارو کنم که مامانم بیاد خوشحال شه خلاصه رفتم و شروع کردم به جارو زدن یه کپسول اتش نشانی گوشه پارکینگ بود و از اونجایی که من دختر تمیزی هسم خواسم همه جارو تمیز کرده باشم گفتم پشت اون رو هم تمیز کنم تا اومدم برش دارم بزارمش اونطرف یدفه نمیدونم چیشد که این شروع کرد به پاشیدن گرد (اخه ضامنش جدا شده بود) منم ترسیده بودم تمام پارکینیگ کثیف شده بود و اصن اوضاع افتضاح خودمم سرتا پام سفید شده بود حالا من هی جارو میکردم هر کار میکردم بازم ردش میموند اخرش روش اب ریختمو کل پارکینگ و شستم کپسول رو سر جاش گذاشتم و رفتم حمام وختی برگشتم مامانم اومده بود بهم گف که افرین پارکینگو شستی منم خر کیف که گندش در نیومده خلاصه گذشت عصر شد یهو مامانم صدام زد رفتم پارکینیگ و اصن نمیتونین تصور کنید کفش چجوری شده بود ،سفیییید شده بود حالا هی مامانم میگف چیکار کردی منم انکار میکردم اخرشم همه چیو گفتم بماند که مامانم چقد دعوام کرد و من دیه هیچوقت سمت کپسول اتش نشانی نمیرم هنوزم که کپسول رو میبینم یاد اون خراب کاری ام میوفتم و اشک تو چشام جمع میشه..