دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 207523

تاریخ انتشار : شهريور 1394

مورد داشتیم پسره میره خاستگاری دختره چایی رو میاره خانواده داماد بعد از چایی میرن سر اصل مطلب... خلاصه بعد از تلاش های طولانی این دو تا با هم ازدواج میکنن... دو سال بعد ازدواج دختری به دنیا میارن... خلاصه زندگی شون خوب و خوش بوده تا اینکه پسر و دختر در یک تصادف جان میبازند. دختر تک و تنها تو جامعه گرگ زندکی میکرد تا اینکه بهش خبر میرسه از طرف پدر بزرگاش بهش ارث کلانی رسیده آره دیگه با اون ارث کلان زندگی خوبی رو آغاز میکنه...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
چیه چشم نداری خوشبختی دیگران رو بینی؟ حتما باید معتاد میشد میافتاد گوشه جوب تا لایک کنی؟ بی تربیت. تو مگه انسان نیستی؟