از همینجا اعتراف می کنم بچه که بودم خیلی شیطون بودم در حدی که الان عکس بچگیام رو نگاه میکنم متوجه اون شیطنت که همه بهم میگن میشم>_<
من عادت داشتم وسایل مهم بزرگترا رو ببرم یه جا قایم کن^_^حالا تا اینجا مشکلی نیس،مشکل اینه که من بعدش فراموش میکردم کجا گذاشتم اون وسیله رو هههههههه
حالا دیالوگ من و خانواده وقتی دنبال یه وسیله میگشتن
بابا:فرشته جان بگو کجاست الان خیلی لازمش داریم
من:O_o
خواهرم:آبجی گلی برو بیارش تا بعد باهم بریم بیرون
من:نمی دونم کجاااست
اون یکی خواهرم:باز تو یه چیزیو یه جا گذاشتی یادت رفت؟؟؟؟؟:|
من:خب یادم رفتهههه چکار کنم حالا
خواهرم:خوب فکر کن،آخرین بار اینجا بود بعد تو برش داشتی کجا گذاشتی؟؟؟
من با قیافه حق به جانب:نمی دونم^_^
مامانم:چکار بچم دارید انقدر اذیتش می کنید،خودتون برید پیداش کنید
قربون مامان بچه دوستم بشم^_^
راستی یه چیزی،هنوز که هنوز یه چیزی گم بشه از من میپرسن
ولی با این تفاوت که من دیگه چیزو قایم نمیکنم ولی اون چیزایی که گم شدرو خوب پیدا می کنم^_^
نمایش مطلب شماره 205955
تاریخ انتشار : مرداد 1394
آخرین مطالب طنز
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!! .gif)
.gif)
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید امروز:
11906
بازدید دیروز: 20301
کل بازدید: 530408950
بازدید دیروز: 20301
کل بازدید: 530408950










