دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 204279

تاریخ انتشار : تير 1394

اعتراف می کنم دو سال پیش تو امتحانای ترم من کلاس سوم راهنمایی بودم(الن فهمیدین من در حال حاضر دارم میرم دوم دبیرستان ) من یروز توی امتحانا گوشیمو بردم مدرسه بعد همیجوری داشتم با دوستم اس ام اس بازی میکردم که بیاد مدرسه ما از اینجا بریم خونه ما هیچی دیه خلاصه همون موقع مدیرمون اومد بره بیرون منم اونموقع گوشی دستم بود یهو یکی از دوستام بهم گف مدیر اومده گوشیتو قایم کن همون موقع مدیرمون از جلوی من رد شد من گفتم دیه کار از کار گذشته از ترس فقط داشتم خودمو خیس میکردم گفتم الن دیه گوشیمو میگیره پدرمو در میاره بعد یهو خانم برگشت صدام زد گف بیا این طرف کارت دارم منم داشت گریم میگرفت گفتم الن دیه بدبخت میشم یهو خانم برگشت گف این فرمو ببر خونه بگو پدرت امضا کنه(الن فهمیدین پدرم رئس اولیا مربیان مدرسه مون بود) هیچی دیگه نفهمید من گوشی اوردم ینی استرسی اونروز بهم وارد شد هیوقت بهم وارد نشده بود دیگه هم از اون روز به بعد جرئت نکردم گوشیمو ببرم مدرسه
لایک ازتون نمیخام فقط ابراز همدردی کنین..