دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 192878

تاریخ انتشار : اسفند 1393

اعتراف میکنم وقتی بچه بودم خیلی دوست داشتم مثل مرد عنکبوتی باشم واسه همین یه روز با مشقت فراوان یه عنکبوت سیاه گرفتم و گذاشتمش روی دستم تا نیشم بزنه آقا چشمتون روز بد نبینه این عنکبوته یه چنان نیشی زد که از درد به خودم ریدم...
خلاصه بعد از اینکه شلوارمو عوض کردم تصمیم گرفتم امتحان کنم ببینم جواب میده یانه واسه همین رفتم بالای اپن آشپزخونه و به سمت پایین شیرجه زدم اما در نهایت تاسف با مخ به کف هال برخورد کردم و ترکیدم.
از اون موقع تا حالا هر وقت فیلم مرد عنکبوتی رو میبینم چند تا فهش نثارش میکنم.