دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 189678

تاریخ انتشار : بهمن 1393

سلام میخواستم یه اعترافی کنم

امروز کلاس ما واسه دهه فجر تیم داده بود منم تو تیم بودم .من اماده شدم رفتم که بازی کنم گفتن بشین تعویضی منم قبول کردم .نیمه دوم که همه بچه ها اومده بودن حیاط وهمه داشتن نگا میکردن من سه دیقه اخر با هزار زور و زحمت رفتم تو زمین .انقد با غرور رفتم تو زمین

اومدم که بدوم چشمتون روز بد نبینه کفشام لیز بود خوردم زمین همه بچه ها بهم خندیدن پا شدم بازی رو ادامه بدم رفتم جلو دروازه توپ رو که بهم پاس دادن دوباره لیز خوردم زمین بچه ها که دیگه داشتن میمردن از خنده اسفالت رو داشتن گاز میزدن اخرای بازی بود تیم حریف اومد حمله کنه من رفتم جلو که توپ رو بگیرم سر خوردم زمین داور اومد یه کارت زرد بهم نشون داد منم که از خجالت قرمز کرده بودم رفتم تعویض شدم .بچه ها انقد بهم تیکه مینداختن .قبل بازی به همشون گفته بودم شوت میزنم دروازه بان با توپ بره دروازه (ینی فقط شوت بزنم)اخر بازی هم اصلا توپ به پام نخورد.فقط میخوردم زمین .زنگ اخر رفتم تو افق محو شدم کسی منو نبینه

تو کلاس ،بیرون کلاس هر کی میدید بهم میگفت مگه رفته بودی اسکی که انقد لیز میخوردی منم که نمیدونستتم چی بگم پدر منو در اوردن اینا فقط شانس اوردم گوشی نبود ازم فیلم بگیرن

سه دیقه تو زمین بودم سه بار خوردم زمین بچه ها غش کرده بودن از خنده من که نفهمیدم داور چرا به من کارت زرد نشون داد