اعتراف میکنم : من و داداشم بچه که بودیم با پدر و ماذرم به محل کار پدرم رفتیم و طبق معمول من و داداشم رفتیم در محوطه اداره گشتی بزنیم. اونجا پر بود از انواع گل و درخت.
چشم من و داداشم به درخت زالزالک افتاد با سرعت تموم خودمونو به درختچه رسوندیم و تا میتونستیم خوردیم و جیبامونم تا جایی که میشد پر کردیم. فقط میگفتیم کاش میوه ها رسیده بودن.
وقتی پدر و مادرم اومدن درختچه رو نشونشون دادیم و قبل از اینکه ما چیزی بگیم مامانم گفت: چقدر گلهای به ژاپنی خوشگلن....
من و داداشم تازه فهمیدیم قضیه چیه. بدون اینکه کسی بفهمه رفتیم جیبامونو خالی کردیم
نمایش مطلب شماره 189424
تاریخ انتشار : بهمن 1393
آخرین مطالب طنز
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!! .gif)
.gif)
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید امروز:
1636
بازدید دیروز: 26768
کل بازدید: 530481736
بازدید دیروز: 26768
کل بازدید: 530481736










