تاریخ انتشار : بهمن 1393
امروز رفتم دانشگاه قسمت آموزش
دوتا دختر قبل از من اونجا بودن. فکر کنم استادشون عروسکاشونو گرفته بود
(بهشون نمره کم داده بود)
وقتی مسوول آموزش جواب منو داد یکی از دخترا با عشوه و صدای کشدار شدید گفت:
من هنوز ناراحتما
مسوول هم گفت: برو آب خنک بخور.
دختره با همون لحن گفت: نمیخوام قبل از اینکه بیام اینجا خوردم به خنده م نگاه نکنید خییییییییلی ناراحتم
مسوول آموزش سرشو کوبید به میز. منم سرمو کوبیدم به دیوار .