تاریخ انتشار : اسفند 1390
بابام واسه تولدم پرشين کت خريد آخر هفته که خونه ام ميبرمش بيرون.
يه روز 7 رفتم 11 شب اومدم!! رسيدم خونه ديدم مامان جواب سلاممو نداد گفتم چي!!
گفت من که زايدمتو نميبري بيرون!! اون گربرو که زن بابات زايدرو ميبري!!
آخه اين حرفه ! فک فاميله داريم!!