تاریخ انتشار : مهر 1392
بابام دستشو برید خون مث فوّاره داشت میزد بیرون...دادو بیداد میکرد یکی یه تیکه دستمال بده همه خونم داره میره میمیرم الان! مامانم گفت میخوای جلو خونریزی روبگیری....بابام گفت پَ نَ پَ سگ همسایه عطسه کرد،شنیدم صداشو میخوام برم دور دهنشو پاک کنم











.gif)
.gif)