پسرک دوان دوان به خانه آمد و به مادرش گفت: مامان پنجاه تومن بهم بده تا به یه مرد فقیر بدم.
مادر پنجاه تومان به پسرک داد و پرسید: حالا اون مرد فقیر کجاست؟
پسرک گفت: سرکوچه است. داره بستنی می‌فروشه.

زن: این یکدست قاشق و چنگالی که عمه ات به ما کادوی عروسی داده، حتما ازجنس نقره نیست.
مرد: مگه تو نقره شناسی؟
زن: نقره‌شناس نیستم، ولی عمه ات رو خوب می‌شناسم.

مادر و بچه جلوی قفس میمونه ...
بچه : مامان این میمون شبیه عمه کبری است...
مادر : وای! عزیزم اگه به گوشش برسه خیلی ناراحت میشه ها.
بچه : مامان من خیلی یواش گفتم میمونه نشنید!

گرسنه بودم تکه اي از خورشيد را خوردم شدم شمسي خانم .

خانومه میره از مغازه سنگ‌پا بخره، از یارو می‌پرسه: دونه‌ای چند؟ میگه: دونه‌ای 10 هزار تومن! خانومه میگه: واااا، چرا اینقدر گرون؟ یارو میگه: خانوم، تحریمیم، موادش دیگه وارد نمیشه!

مرد: عزیزم اصلاً دیگه نگران نباش، اگه بلایی سر من بیاد، آینده تو تامینه، چون من خودمو بیمه عمر کردم. زن: نگرانی من اینه که نکنه بلایی سرت نیاد!

می دونی فرق پیردختر با پیرپسر چیه؟ اولی موفق نشده ازدواج کنه. دومی موفق شده ازدواج نکنه!

توی زندگی انتخاب دو چیز خیلی سخته: ۱- همسر ۲- هندوانه

بوش گفت: تبحر جا خالی دادن به لنگه كفش را مديون همسرم هستم

دعای خانم ها : خدایا به من عشق بده تا همسرم را دوست بدارم ؛ صبر بده تا تحملش كنم ؛ اما قدرت نده كه می زنم لهش می كنم ...

دو راه براي خانم مهندس شدن هست :
1) اينقدر درس بخوني تا خانم مهندس شي
2) يا اينكه يه شوهر مهندس پيدا کني

مواد لازم براي درست کردن مرد:مواد خود را حرام نکنيد.........مرد ها درست شدني نيستند

عجب چرخهء عجيبيه! زن ها از سوسک مي ترسن. سوسکا از موش. موش ها از گربه .گربه ها از سگ .سگا از مردا .مردها هم از زن ها!

زنه از شوهرش مي پرسه از چيه من بيشتر خوشت مي آد؟ از صورت زيبا و يا هيکل متناسبم؟ مرده يه نگاهي به سر تا پاي زنش مي ندازه و ميگه از اعتماد به نفست!!!

یارو میره توالت، زنش زنگ می زنه میگه كجایی؟ یارو میگه خونه بابات! زنش میگه همون جا یه چیزی بخور بیا من چیزی درست نكردم!