*****بچه جاده ساوه*****
رفتم لوازم یدکی میگم قالپاق داری میگه واسه ماشین میخوای میگم پ ن پ میخوام با بچه ها دور همی تخم مرغ بزنیم

رفتم فوتبال تست بدم
یارو میگه امد تست بدی
.
.
.
.
.
.
.
.
.
گفتم پــــ نـــ پــــــ امدم بازی شما را ببینم تا بتونم به بازی خودم امیدوار شم
الآنم با یه دست شکسته و رباط صلیبی پاره براتون جوک میزارم برید حال کنید دیگه

سر سفره عقد ، حاج آقا: آیا بنده وکیلم ؟
عروس: پـَـ نـَـ پـَـ متهمی !

دخترخالم میگه سوسکه؟
میگم پـَـ نـَـ پـَـ شاه زادس جادوگر بی رحم اینجوری طلسمش کرده.
خندید و گفت بکشمش؟
گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ تا من و شاهزاده اسبارو زین می کنم پاشو آذوقه جمع کن بریم به جنگ جادوگر طلسم بشکنیم این شاهزادرو نجات بدیم

کلاغ دوساعت داره قار قار مىکنه.
بعد رفىقم مى پرسه کلاغه?
گفتم پ` ن` پ` قنارىه داره متال مى خونه

موردداشتیم رژلب زده وگفته: رنگش خوشكله تازه خریدم,,, گفتن:نه... زیادی دخترونست.گفته: پ ن پ انتظار داشتی رژلب پسرونه بزنم,;-)

به داداشم میگم به پرنده هات سبزی دادم خیلی دوس دارن. میگه یعنی میخورن؟؟
میگم پ ن پ میشینن باهم سبزیارو پاک میکنن ×_>
داداش باهوش من دارم؟؟؟؟؟؟

به اپراتور اداره ميگم لطفا شماره فلاني رو برام بگير. ميگه گرفتم وصل کنم؟ ... پـــ نه پـــ فوت کن, قطع کن

یه بارم بعد از کلی شیشه پاک کردن و زمین سابیدن و درو دیوار شستن، مامانم اومده خیلی شیک میگه:
آخـــــــــــــی عزیـــــزم! خستـه شدی؟!!
گفتم: پـــَ نـــَ پــــَ !! داشتم گرم میکردم که برم قالی هارم تو حیاط بشورم....

سر ساختمون کار میکردیم
ب دوستم گفتم من برم wc
گفت میخوای بری چیز کنی؟
گفتم پ ن پ میخوام برم ببینم کاشی کار کاشی هارو خوب بند کشی کرده یا ن
اگه ن ک برم ب پیمانکار خبر بدم

بیشترین کاربرد پ نه پ:
سلام خوبی؟
پ نه پ تو کما ام دکترا ازم قطع امید کردن برام دعا کن خوب شم
خخخخخ

طرف باهم تصادف کرده سرم خون اومده میگه آقا سرتون خون اومده میگم پ ن پ من خودنویسم جوهرم پس داده.

رفتم سونوگرافی واسه کلیه هام دکتره گفت دراز بکش رو تخت
منم اسلحمو دراوردم گذاشتم کنارم دراز کشیدم
دکتره گفت :اسلحه ست
گفتم :پ ن پ تانکه یبار حواسم نبود نشستم روش این شکلی شد
گفت :مسخره. حالا شلیکم میکنه
گفتم :پ ن پ اب پاشه اوردم خیست کنم با هم بخندیم!

رفتم عطاری یارو میپرسه دارو گیاهی می خواستید؟
میگم پ ن پ اومدم جراحی باز قلب انجام بدم..

رفته بودیم بازار .. آبجیم به ماهیا اشاره کرد گفت : داداشی اینا رو از تو آب میارن بیرون ؟
گفتم : پ ن پ .! از دل کوه استخراجشون میکنن .!
والا با این سوالاشون .!