هرچه پشت روزهای "باهم بودن" آب میریزم برنمیگردند.......

زن... جنس عجیبیست!
چشم هایش را که میبندی ; دید دلش بیشتر ....
دلش را که میشکنی ; باران لطافت از چشمهایش سرازیر...
انگار درست شده تا...
روی عشق را کم کند ...

زندگی زیباست
به زیبایی چشم های پف کرده از هق هق های شبانه
به زیبایی بغض نفس گیر روزانه
به زیبایی قلب تکه تکه شده از شکستنهای بی شمار
به زیبایی نفسی که از تنگی بالا نمیاد
به زیبایی تمام شدن تدریجی من
آری
زندگی زیباست!!!!!!!

واسه آرامشت آرامشمو بهم میزنم
واسه تنهاییم تنهایی قدم میزنم
واسه زندگیم خاطراتو ورق میزنم
واسه دردام دودو با عرق میزنم

باران! بیا و رحم کن
تو که می آیی، یاد او هم می آید
آنوقت من می مانم بدون چتر
روی سنگفرشهای خیسی که
طعم تنهایی می دهند!

ای کاش بودی ....
یا اصلا نبودی
اینکه هستی وکنارم نیستی....
داره دیوونم میکنه

برای کشتن یه پرنده یک قیچی کافی است،لازم نیست اونو تو قلبش فرو کنی، بالشو که بچینی..........

ادت باشه دنیا گرده،هر وقت احساس کردی آخرشه شاید نقطه شروع باشه...

چقدر سخته تو بخوای......
اونم بخواد.......
ولی دنیا نخواد...

ازم خواست قید همه رو بزنم، حالا اون با یکی دیگه هستشو اون قیدهمه رو زده حتی منو که میگفت نبودنت نداشتنت حتی ندیدنت فاجعه هست

از وقتی پرنده مهاجر رفت هم کر شدم هم کور هم لال نه اینکه بهش وفادار باشم نه، چون دیگه به کسی اعتماد و اعتقادی ندارم.

یک روز...
با ملافه ای سفید...
به همه ی بازیگوشی هایم
پایآن میدهم...!!!

حالا که رفته ای
پرده ها را می کشد
بی حوصله ی هیچکس
....................به گوشه ای می رود
سر بر زانو می گذارد و
فکر می کند
به روزی که نخواهد آمد

"محمدرضا عبدالملکیان"

تنهایى ام پاى خودم ، همین قدر که بدانى خسته ام کافیست . . .

گفتند:چند سال داری؟
گفتم:روزهای غمناک زندگیم را خط بزنی،کودکی بیش نیستم...!