خداوند به موسای نبی فرمود :

با زبانی دعا کن که با آن گناه نکردی

تا دعایت مستجاب شود !!!

موسی عرض کرد چگونه ؟

خداوند فرمود : به دیگران بگو برایت دعا کنند...
ممممممممممممیدونم تکراریه ولی تورو خدا واس ما کنکوریا دعا کنین

دوستت دارم ❤
و دانم که تویی دشمن جانمده ام دوست ندانم

به دختره میگم ی بوس بده تا با گرمای لبت سیگارمو روشن کنم!
میگه بهت نمیدم تا کو.. بسوزه با اون روشنش کن!!!

توعالم عاشقی یه دوستت دارمایی هس راسته ها اتفاقاهمش صداقت محضه اما...
امایهویی یجوری که خودتم نمیفهمی،ولی یه نفر یه کاری میکنه که حسرت دوباره شنیدنشوبایدباخودت به گورببری
آهای اون یه نفر....ازت متنفرم

خواستم بگم که بیست و یکم خرداد امسال (استاد) سیاوش قمیشی هفتاد سالش میشه. نمیدونم چند نفر از شما طرفدارشید ولی من که عاشقشم و با آهنگ هاش کلی خاطره دارم . برای سلامتیش دعا کنید ...
خدا حفظش کنه ....

جسارت می خواهد نزدیک شدن به افکار دختری که روزها مردانه بازندگی میجنگد...
ولی شب ها...ولی شب ها بالشش از هق ،هق های دخترانه اش ؛ خیس است...
.
.
.
.
.
مقدمه رمان **قدیسه نجس**
رمان خوناش بلایکن^_^

مرد باید...

وقتی مخاطبش عصبانیه , ناراحته , میخواد داد بزنه
وایسه روبروش بگه :
تو چشام نیگا کن , بهت میگم تو چشام نیگا کن!!
حالا داد بزن , بگو از چی ناراحتی؟!!
بعد مخاطب داد بزنه , گله کنه, فریاد بکشه , گریه کنه
حتی با مشتای زنونه ش بکوبه تو سینه مرد
ولی آخرش خسته میشه میزنه زیر گریه...
همونجا باید بغلش کنه
نذاره تنها باشه!
حرف نزنه ها , توضیح نده ها
کل کل نکنه ها , توجیه نکنه ها
فقط نذاره احساس کنه تنهاست!!

مرد باید گاهی وقتا مردونگیشو با سکوت ثابت کنه!!
با بغلش کردنش....

نمیگذرم ازش
خیلی سخت بووود
عشقم با رقیبم بووود
باورش سخت بووود
عشقم کنارش رو تخت بووود
ولی خوشبخت بوود
آرزوم این بووود
کاش کنارم بووود
ولی دیگه نبوود
با یکی دیگه بوود

.
.
.
:(

دختر : عشقم ؟؟
پسر : جونم...
دختر : خستم ..
پسر : خب
دختر : بیام ؟
پسر : کجا؟
دختر : هیچی اصلا...
پسر : باشه
دختر : خب آخه خستـــــــــ ـــــــــــــــــم..
پسر : برو استراحت کن گلم..من چیکار کنم آخه ؟
دختر : بیام پیش تو ؟ کنارت دراز بکشم ؟
پسر : نه..
دختر : لطفا...
پسر : گفتم نه ، باز عصبیم نکن..عه!!
دختر : خیلی سنگدلی...اصلا قهرم...
پسر : قربون قهرت برم نبینم اشکاتو...من غلط کردم...
دختر : دیگه نمی خوام دوستت داشته باشم...تو بدی..
پسر : میدونم
دختر : ـــــــــــــــــ(بغض
پسر : از همون روز اول دارم بهت میگم دیگه نباید دوسم داشته باشی تو سرت نمیره
دختر : از اون روز بیشتر عاشقت شدم.
پسر : می خوای تا آخر عمر تنها زندگی کنی؟
دختر : پس تو چی هستی؟ کشکی؟
پسر : من 2 سال پیش به خاطر تو خودکشی کردم و رفتم پیش خدا.
دختر : میدونم بذار بیام پیشت دو تایی آروم توی خاک بخوابیم (گریه)
پسر : ....
دیره...

هرفاصله ای علاوه بر دلتنگی محبت راهم زیاد میکند
دل اگر دل باشد عاشق تر میشود

راستش نمیدونم شما به چی میگید عشق ولی من عشق و دیدم پیداش کردم واسه نگه داشتنش هرکاری میکنم چون واسه منه بعد چند سال داره واسه من میشه جوری ک باورم نمیشد...سعی کنید وقتی یکی تک واسه نگه داشتنش بیخیال خیلی چیزا بشید...عشق حرمت داره...واسمون 2ا کنید 26 روزه ندیدمش

ﺧﺪﺍﯾـــــــــــا...


ﺍین روزها خیلی ها ﺩﺍﺭند ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺻﺪﺍیت می کنند:


یک نفر ﺭﻭی ﺗﺨﺖ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ


یک نفر داخل یک سلول ﺯﻧﺪﺍﻥ


یک نفر ﮐﺎﺭتن خواب ﮔﻮشه ﺧﯿﺎبان


یک نفر ﺗﻨﻬﺎیی در ﺍﺗﺎﻗﺶ وچشم انتظاربه زنگ درخانه اش...


و خیلی های دیگر...


ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺩلهایشان ﮔﻮﺵ ﺑﺪﻩ و ﺣﺮفهایشان را بشنو...


ﺧﯿﻠﯽ ها به تو ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭند...


ﺩﺳﺘﯽ ﺑﻪ ﺯندگی هایشان ﺑﮑﺶ...


خدایا این روزها خیلی ها دستهایشان به سمت آسمانت بلند است..


خدایا هیچ دستی را ناامید از درگاهت برنگردان..


آمیــــــــــــــــــــن یارب العالمین

(*^*گچساران بام نفت ایران*^*)
یکی از لذتایی که دلم می خواد...چند سال بعد از اینکه ازدواج کردیم
ی بعد ظهر نسبتا سرد پاییزی
من در حال فوتبال نگاه کردن باشم
بگه:شایان تا کمند نیست بیا بریم بیرون...
من : فعلا دارم فوتبال نگاه می کنم بذار برای بعد یا یروز دیگه...
اون:شـــایـــانــ...
من:خو بذار بعد فوتبال بریم
اون:ناراحت بشه وبگه اصن قهرم باهات، دیگه دوشت ندارم
من؛نه نه اصن من غلط کردم هر چی خانوم خوشکلم بگه
پاشو اماده شو
اون:با اخم نوموخام
من:ندا عزیزم ببخشید دیگه حالا پاشو هرجا گفتی میریم
اون: برام از اون آلوچه هایی که اون دفعه گرفته بودی هم میگیری؟
من:چـــشـــم؛اگه امر دیگه ایی نیست پاشو آماده شو
الوچه بدست بیایم تو یکی از پارک های نزدیک خونه
روی یکی از نیمکتا نشسته باشیم
دستمو انداخته باشم دور گردنش
و طبق معمول اون در حال صحبت کردن باشه من گوش دادن
در حالی که داره الوچه می خوره و هر از گاهی یدونه هم تو دهن من میذاره
موهای پیشونیش ریخته باشه تو صورتش
با دستام موهاشو جمع کنم پشت گوشش
خودش روسریشو درست کنه و
ی نگاهی بندازه به ساعت و
بگه شایان یکم دیگه مدرسه ی کمند (دخترمون) تعطیل میشه خودمون بریم دنبالش،دست تو دست بریم دنبال دخترم...

اَز آدمہا بگـــ ـــذر

دلتـ ـ ـ را گنده تــ ـر ڪـטּ

ناراحتـ ـ ـ ـ ایـטּ نبــــ ــاش ڪہ چرا جاده ے رفاقتـ ـ ـ ـ

با تو همیشہ یڪ طرفہ اَستـ ـ ـ ـ

مہم نیستـ ـ ـ ـ اگر همیشہ یڪ طرفہ اے

شاد باش ڪہ چیزے ڪم نگذاشتہ اے

و بدهڪار خودتـ ـ ـ ، رفاقتتـ ـ ـ ـ و خُــ ــدایتـ ـ ـ ـ نیستے

مــــی دانـــــی ؟؟
بــــرای ِ هــــر کــــسـی
یــکــــی بــایــد بــاشــد
کـــه حـــرفــهــایــش را گـــوش نـــکـــنــد .. .

بــرای هـــر کــسـی
یـــکــی بـــایــد بـــاشـــد

کـــه بعـــد از کـــلــی حــرف
تــازه بـا یک کــجـایـی سـرش را از نــگاهـت بــیـرون بـکـشد و‌ بـــگـوید : هــــا ؟؟ بــبــخشــید اصـــن نــشـــنــیدم چــی گـــفـتــی !! دوبـــاره مــیگــی قــربــونـت بــرم ؟ :)

بــرای هــر کــسـی یــکــی بـایـــد بــاشـد
کـــه محـــو نـــگـاهـش بـــشــود ..

بــرای « هــر کــســی » ؛؛ « بــایــد » ..
بـــرای مــن هــم ....