اعتراف میکنم هر روز میام و به صفحه ی شاعر دهه هفتادی سر میزنم ببینم پست جدید گذاشته یا نه !
ممنونم
اعتراف میکنم
وانتیه تو کوچه با 120 کیلومتر سرعت! پشت بلندگو داد میزد: بدو لیمو شیرین بدم!
یعنی یوزپلنگم لیموشیرین میخواست بهش نمیرسید!
من نمی دونم این سایتایی که قبل ورود حتما باید بهشون ثابت کنیم که ربات نیستیم حالا فرض کنیم ربات رفت تو سایتشون چی میشه مثلا؟
اصلا مگه ربات میتونه بشینه پای سیستم روشنش کنه و بره تو سایت؟؟
اعتراف میکنم ریاضی ششم رو که دیدم از زندگی نا امید شدم-_-
اعتراف میکنم:
.
.
.
.
.
.
بلد نیستم جوک های 4جوکو لایک کنم-_-
اعتراف میکنم کلاس اول ک بودم بابام یه پاک کن برام خریده بود که بوی توت فرنگی میداد
منم از شوق و ذوق زیادی که داشتم، خوردمش :)
اعتراف میکنم
وقتی بچه بودم و میشاشیدم جامو با داداشم عوض میکردم
مینداختم گردن اون :(
من یه مامان بزرگ بسیار وسواسی دارم که وقتی بچه بودم خیلی اعصابم خورد میشد از این وسواسش
اعتراف میکنم یبار که منو برده بود پارک از عمد دستامو گلی کردم و به اون گفتم که گربه رو دستام پی پی کرده
منم بچه بودم برای اینکه برسونتم خونه باید دستامو میگرفت
قیافش موقع گرفتن دستم تا آخر عمرم یادم نمیره (^‿^)
هنوزم بهش نگفتم که اون موقع الکی گفتم گربه رو دستم پی پی کرده
فقط وژدانن مادر بزرگ عزیز چجوری بوی گلو از بوی پشگل تشخیص ندادی؟ :|
اعتراف میکنم تا چند وقت پیش فک میکردن اینستا گرام یه شهره*___*
ببینید واس چار تا لایک مجبورم پیکار کنم&____&
دیروز داشتم با دوستم تو کوچه راه می رفتم یه10تایی دختر داشتن از اون ور میومدن. ما ماسک زده بودیم و اون دختر هیچ کدومشون ماسک نداشتن.ما رفتیم تو پیادرو.یه دختر از او وسط گفت:چی شد از ابهت ما ترسیدین.من گفتم نه نترسیدیم.گفتم ما مثل تو بولینگ هستیم میام سمت شما همتون میوفتین صداتون درمیاد.بعد دختر به سمت ما حمله کردن منم به دوستم گفتم:الفرار وگرنه صورت خط خطی میشه. داشتیم درمیرفتیم که دیدیم دخترا مث چی میدوییدن منو دوستم داشتیم تند راه می رفتیم.از او ور دخترا داشتم می مردم که یکیشون گفت:وایستین کارتون نداریم. منو دوستم داشتیم راه می رفتیم.یکدفعه یکی اومد با سنگ زد تو سر دوستم.منم عصبانی شدم.دونا ترقه سیگاری انداختم سمتشون همشون افتادن زمین.
یادش بخیر دوران دبستان معلم میگفت از رو درس چند بار بنویسید من یه بار مینوشتم یا فونت درشت که زیاد بنظر برسه معلم هم گیر نده تازه میفهمم چرادرس رو تا حالا ادامه دادم
سوتی های خواستگاری ۲:
اعتراف میکنم دوست خواهرم میگفت
داداش من ۴ سالشه همین که خواستگارا اومدن خونه گفت: دهنت سرویس ممد تو این چند ماه چند تا خواستگار اومد اونوقت تو الان میای
همونجا بابام فهمید ما با هم دوست بودیم
اخ اخ بخدا این لحظه که اینو گفت از خنده شکم درد گرفتم
اعتراف میکنم هروقت یکی پشت تلفن میگه صدات بد میاد، بدون اینکه تکون بخورم میگم بهتر شد؟ عمدتا بهتر میشه
و اگر بازم جواب نده از همونجا میگم الان چطور؟ صد در صد درست میشه
اگه یکیو دیدین که اخماش تو همه و ساطور تو دستشه و در حالی که جییییییییغ میزنه
به یکی فوش میده و میخاد طرفو به شصت و چار تیکه نامساوی تقسیم کنه...
اصلا نترسین...
اون منم که دارم میرم سراغ کسی که پیتزامو خورده^-^
سوتی های خواستگاری ۱:
اعتراف میکنم
که برای خواهرم که خواستگار اومد
الان انتظار دارین بگم من مخالفت کردم نه نه
حدودا ۷ یا ۸ سالم بود
که قبل از اینکه خواستگارا بیان یه ساعت منو راضی کردن که از اتاق بیرون نیام
منم تازه اسکیت مبتدی خریده بودم اومدن بلند شن که من با اسکیت تو هال خونه با فرش ظاهر شدم
آخ قیافه خواهرم دیدنی بود
تا سه چهار روزم خونه رام ندادن
آخرین مطالب طنز
داستان طنز کلاه فروش و میمون
شعر طنز / فقدان همسر
شعر طنز و خنده دار رانندگی در ایران
مکالمه مرد و زن /طنز
شعرطنز / خانهی ما
مجرمان شیک پوش زندان مهران مدیری را در سریال در حاشیه ببینید! + تصاویر جدید
11 سال رانندگی معکوس این مرد +عکس
واس ماس از زبان جواد رضویان / طنز
شعر طنز / زن گرفتن …
واکنش جالب مهناز افشار با دیدن کنار کاریکاتور خود +عکس
معنی کلماتی که از زنها شنیده می شود / طنز
"جناب خان" ممنوع التصویر میشود؟
علت دروغ گفتن مردها (آخر خنده)
اصول جالب شوهرداری به روایت فورجوک !
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 38259
کل بازدید: 511420634