به یارو مي گن اگه يه دختره خوشگل و باحال بهت راه بده چي كار مي كني ...مي گه ازش سبقت ميگيرم
جوک دوستانه
از يك معتاد ميپرسن چطور شد كه معتاد شدي؟ ميگه با بچه ها قرار گزاشتيم روزهاي تعطيل تفريحي بكشيم يه هويي خورديم به عيدنوروز
مي دوني چرا توشک رو قبل از دوختن با چوب مي زنن ؟ چون بعدا هر چي ديد صداش در نياد
دو تا دانشجو پزشكي داشتن تو خيابون ميرفتن، ميبينند جلوشون يه يارو داره گشاد گشاد راه ميره. يكيشون ميگه: اين بابا بواسير داره. اون يكي ميگه: نه اين آپانديسشو عمل كرده. خلاصه هي با هم بحث ميكنن ولي به هيچ نتيجه اي نميرسن، ميگن بريم از خودش بپرسيم. ميرن به يارو ميگن: آقا ببخشيد، ما ديديم شما اينجوري راه ميرين، با هم شرط بندي كرديم، من ميگم شما آپانديستون رو عمل كردين ولي رفيقم ميگه شما بواسير دارين. يارو ميگه: والله هرسه تامون اشتباه كرديم! منم اول فكرميكردم گوزه، ولي نامرد، ان بود!
به یارو ميگن: دخترتو به كي دادي؟ ميگه: غريبه نيست. دامادمه
حیف نان ميميره ميره اون دنيا، ازش ميپرسن چي شد مردي؟ ميگه داشتم شير ميخوردم ! ميگن: شيرش فاسد بود؟ ميگه نه بابا، گاوه يهو نشست
قاضي: «چرا دستت را در جيب اين آقا كردي؟» متهم: «جناب قاضي! خيال كردم جيب خودم است.» قاضي: «پس چرا پولهايش را برداشتي؟» متهم: «يعني ميفرماييد اختيار جيب خودم را هم ندارم!»
حیف نان شهردار مي شه، صبح زود براي افتتاح پروژه ساختماني مي ره عصر مي شه...شب مي شه...ولي خبري ازش نمي شه. نصفه شب خاک آلود و خسته مي ره خونه. زنش مي پرسه: کجا بودي تا اين وقت شب؟ حیف نان مي گه: والله موقع کلنگ زدن، مردم تشويقم کردن، منم يواش يواش بدنم گرم شد و زير زمينش رو کندم!!!
از آقاهه مي پرسن با چه ارزي ازمملكت خارج شدي؟ گفت: باعرض معذرت
مسافري كه تازه به شهر وارد شده بوده از آقاي خنگ مي پرسه ما اينجا غريبيم... كجا آمپول مي زنن... طرف باسنش رو نشون مي ده مي گه اينجا!
يارو ريش پروفسوري داشته، ميره پيش رفيقاش و ميگه: هر سوالي دارين امروز بپرسين، فردا ميخوام ريش هامو بزنم!
يه معتاد 2 تا سيگار تو دهنش گرفته بود داشت مي كشيد ازش ميپرسن چرا 2 تا سيگار مي كشي ميگه يكي واسه خودم يكي هم از طرف دوستم كه زندونه بعد از يه مدتي مي بينن همون معتاد يه دونه سيگار مي كشه بهش ميگن حتما دوستت از زندان آزاد شده ميگه نه خودم ترك كردم!
به یارو ميگن چرا خودترو به سپر ماشين ميمالي مگه مي خوام اوقات فراغتم سپري بشه
يه آدم لنگ با کشتي ميره سفر، وقتي برمي گرده، مي پرسن: سفر خوب بود؟ ميگه نه بابا همش استرس داشتم. چون هي مي گفتن لنگرو بندازين تو آب!
از حیف نون می پرسن شیری یا روباه؟ می گه مگه خر چشه؟
آخرین مطالب طنز
داستان طنز کلاه فروش و میمون
شعر طنز / فقدان همسر
شعر طنز و خنده دار رانندگی در ایران
مکالمه مرد و زن /طنز
شعرطنز / خانهی ما
مجرمان شیک پوش زندان مهران مدیری را در سریال در حاشیه ببینید! + تصاویر جدید
11 سال رانندگی معکوس این مرد +عکس
واس ماس از زبان جواد رضویان / طنز
شعر طنز / زن گرفتن …
واکنش جالب مهناز افشار با دیدن کنار کاریکاتور خود +عکس
معنی کلماتی که از زنها شنیده می شود / طنز
"جناب خان" ممنوع التصویر میشود؟
علت دروغ گفتن مردها (آخر خنده)
اصول جالب شوهرداری به روایت فورجوک !
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 25139
کل بازدید: 512490384